اعتبار دیجیتالی و حکمرانی فضای مجازی


 
چکیده:
در دنیای واقعی هر کشوری بر مبنای اصول و نگاه به سیاست داخلی و خارجی خود ، تعاملات با سایر کشورها را برقرار می‌کند و تلاش می کند تا این اصول را توسعه و حاکم در روابط خود نماید که مهمترین حکمرانی های فعلی ؛ حکمرانی های نظامی ، اقتصادی ، فرهنگی ، صنعتی ، علمی ، منابع طبیعی و … است که هر کشور با دست گرفتن آن به مقاصد خود می رسد مانند چین که حکمرانی اقتصاد را هدف قرار داده و سعی می کند بر مبنای آن توسعه و روابط جهانی برقرار نماید و از قدرت آن برای رسیدن به مقاصد خود استفاده می کند و یا روسیه و آمریکا نیز در این چند دهه اخیر تلاش نموده اند با حکمرانی نظامی ، سایر کشورها را زیر چتر خود قرار داده و یا کشورهای اروپایی با فناوری و صنعت تلاش نموده اند قدرت منطقه خود و جهان باشند. در دنیای مجازی و دیجیتال نیز که کم کم در حال فراگیری و گستردگی می باشد نیز همین گونه است چرا که هر دنیای دارای اعتبارات خود می باشد و دنیای مجازی و دیجیتال نیز فارغ از آن نمی باشد و با توجه به فضای جدید و بکر بودن آن؛ می توان در حوزه های مختلف علمی و فرهنگی و اقتصادی و غیره سیاستگذاری نمود و نبض آن را در دست گرفت و اینگونه کسب اعتبار نمود و راه صد سال را یک شب طی نمود. لذا اعتبار دیجیتالی سریع ترین و ساده ترین راه برای در اختیار گرفتن تمام حوزه ها می باشد.
 
کلید واژه :
اعتبار دیجیتالی، سواد و مهارت دیجیتالی، امتیاز و ارز دیجیتالی، انرژی دیجیتالی، زبان دیجیتالی، اقتــصاد دیجیـــتالی، هوش مصنوعی ، حکمرانی دیجیتالی، استاندارد و ایزو دیجیتالی ، بیمه دیجیتالی
 
 نویسندگان : حسن دولت آبادی (امیررها) – عاطفه السادات موسوی
 
 
مقدمه:
تعاریف و مفاهیم حکمرانی[1] :
واژه حکمرانی از لغت یونانی “کایبرنان” و “کایبرنتس” گرفته شده و معنی آن هدایت کردن و راهنمایی کردن و یا چیزها را در کنار هم نگه داشتن است. پس می توان گفت واژه حکمرانی اشاره به پاسخگو بودن هم در حوزه سیاستگذاری و هم در حوزه اجرا دارد. در زبان فارسی برای Governance واژگانی همچون؛ ولایت، حکمرانی، حکمروایی، زمامداری، تدبیر امور، فرمانروایی، راهبری، شهریاری، امارات، و سایر واژه ها فراوانی مطرح شده است. بر اساس آنچه در فرهنگ لغات، متون علمی و منابع موثق به زبان فارسی و انگلیسی در مورد اصطلاح حکمرانی آمده است می توان آنرا به صورت زیر تعریف نمود:
حکمرانی: فرایند قاعده گذاری، اجرای قواعد، بررسی، نظارت و کاربست بازخوردها با اعمال قدرت مشروع و به منظور دستیابی به هدف مشترکی برای همه کنشگران و ذینفعان در چارچوپ ارزشها و هنجارها در محیط یک سازمان یا یک کشور است.
بنابراین هرچند در بکارگیری این مفهوم، مقصود و منظور واحدی مد نظر همگان است؛ توجه به تفاوت‌ها و جنبه‌های مختلف، سطوح گستردگی حوزه این مفهوم را نشان می دهد که خود می تواند مبانی برای سیاستگذاری و نیز اقدام بهینه باشد.
حکمرانی اعمال اقتدار در حوزه های سیاسی، اقتصادی و اجرایی در مدیریت امور کشوری در همه سطوح است.
حکمرانی به روابط بین دولت و جامعه مدنی، حکمرانان و حکمرانی شوندگان مربوط می شود.
حکمرانی اعمال اقتدار اداری، اقتصادی، سیاسی در راستای مدیریت امور کشور در تمام سطوح بوده و ساز و کارها، فرایندها و مؤسساتی را در بر می گیرد .
حکمرانی موضوعی است که بر نحوه تعامل دولت ها و سایر سازمان های اجتماعی با یکدیگر، نحوه ارتباط با شهروندان و نحوه اتخاذ تصمیمات در جهانی پیچیده تمرکز دارد.
درواقع حکمرانی به سازمان ها و افرادی می پردازد که در فرایند تصمیم گیری و اجرای تصمیمات نقش دارند و لازم به توجه است که حکمرانی، وجود قدرت در داخل و خارج از اقتدار نهادهای رسمی و غیر رسمی را به رسمیت می شناسد و گروه های اصلی از بازیگران دولتی، بخش خصوصی و جامعه مدنی را شامل و نیز دربرگیرنده فرایند شناسایی و تشخیص تصمیماتی است که در آن مجموعه پایه ریزی شده اند .
عصر الکترونیکی و دیجیتالی:
روند روزافزون شهر نشینی و ایجاد روشهای نوین در مدیریت دولتی و مدیریت شهری و کشورداری به منظور حل مسائل و معضلات و همچنین تحولات بنیادین اجتماعی و سیاسی در کشورها و جهان، ضرورت اتخاذ رویکردی جدید برای حل مسائل و پیامد های ناشی از تعاملات و ارتباطات را نمایان می سازد و تغییرات بسیار سریع فناوری مانند الکترونیکی و دیجیتالی، جنس این رویکرد را تعیین میکند. در حوزه مدیریت های مختلف دولتی و اداری و غیره، توسعه فناوری های اطلاعات و ارتباطات[2] باعث ایجاد تحولات اساسی در هوشمند سازی نظام های اداره و کنترل امور شده است .علاوه بر آن ظهور و گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات در سال های اخیر باعث ایجاد تحولات بسیاری در تمام زمینه ها از جمله مدیریتی شده است. در حقیقت فضای مجازی[3] و فناوری های الکترونیکی و دیجیتالی عرصه های جدیدی را در پیش روی انسان امروز قرار می دهند که از آن جمله می توان به ظهور دولت الکترونیک، شهر الکترونیکی، شهروند الکترونیکی، بانک الکترونیکی و غیره در حال حاضر اشاره کرد.
از طرفی ظهور پدیده ایی به نام اینترنت اشیاء [4] (IoT) یکی از هزاران نتیجه گسترش اینترنت و صد البته فناوری بی سیم و سامانه میکرالکترومکانیک ها می‌باشد. بطوریکه دیگر از اینترنت اشیاء فقط در صنعت انرژی و صنایع استفاده نمی شود بلکه از آن در تمام زمینه ها استفاده می شود که نمونه بارز آن هوشمندسازی ساختمان [5] (BMS) می توان اشاره نمود. اما بنظر می رسد در حال حاضر رشد و توسعه اینترنت بصورتی در آمده که تمام حوزه ها را در بر گرفته است بطوریکه باعث پیدایش بحث جدید به نام  اینترنت همه چیز[6]  ( IoE) خواهد شد. که هدف آن قرار دادن هر چیزی روی بستر اینترنت است و همین امر باعث پدید آمدن صنعت هوشمندسازی نیز گردیده است چرا که هوشمندسازی برای ساده‌تر کردن، آسانتر نمودن و بهتر شدن برقراری و تعامل فناوری اطلاعات[7]  (IT) با انسان می باشد. بطوریکه در حال حاضر تمام زمینه‌ها مانند: مراکز خرید و فروشگاهی ، کارخانجات تولیدی و صنعتی ، صنعت کشاورزی و دامپروری ، درمان و پزشکی ، صنعت گردشگری ،  صنعت بیمه و بانکداری ، حمل و نقل و امور جاده ایی ، هواشناسی و زمین شناسی ، دانشگاه و بخش‌های آموزشی و مدارس ، خدمات شهری و فنی و مهندسی سازمانها و شرکتها  و …  را در برگرفته است و در حال قرار گرفتن در بستر اینترنت برای خدمات دهی خود می باشند . همین امر نشان می دهد هوشمند سازی[8]  باعث کمک ، سهولت و مدیریت امور گردیده است.
لذا دنیای مجازی[9] در حال فراگیر شدن می باشد و وقتی (IoT) در حال گسترش می باشد و به زودی فرهنگی بنام اینترنت هر چیز (IoE) یا به عبارتی هرچیزی را روی اینترنت مانند خدمات، مهارت و غیره را دریافت نماییم؛ پس بر ما لازم است تا با سرعت زیرساختارهای (IMoT)[10] یعنی مدیریت هوشمندانه همه چیز را در اختیار خودمان بگیریم . چراکه مسیر پیش‌روی ما به صورت شکل (1)  و در نهایت بصورت  شکل (2) متصور و گریزناپذیر است. لذا حکمرانی دیجیتالی مهمترین مساله پیشرو است که توجه به آن باعث پیشبرد و دستیابی به اهداف در کوتاه مدت است.

حکمرانی دیجیتالی:
حکمرانی کارکردهای مختلفی دارد. از سیاست‌گذاری، ساختاردهی و سازمان‌دهی گرفته تا تعیین نرم‌ها، ارزش‌ها و قوانین بازی در سطح ملی و بین المللی . همچنین حکمرانی در مدیریت و استقرار و پیاده‌سازی مفهومی که درحال حکمرانی آن هستیم، پایش و کنترل پیشرفت آن و در نهایت، ارزیابی تحقق منافع آن کاربرد دارد. تعریفی که برای حکمرانی دیجیتال بیان شده : «حکمرانی دیجیتال سیستمی برای مدیریت تحول سازمان در عصر دیجیتال از بالاترین تا پایین‌ترین سطح» است.کپجمینای، از موسسات مشاوره‎ای مطرح جهان در حوزه تحول دیجیتال، دو مسئولیت برای حکمران دیجیتال قائل است:
۱. تخصیص منابع[11]: تصمیم‎گیری‌ درباره اینکه چه سرمایه‌گذاری در چه حوزه‌ای از تحول دیجیتال صورت پذیرد.
۲. هم‌نواسازی[12]: به‌دنبال هم‌نوا و یکپارچه ساختن سرمایه‌گذاری‌های مختلف است  که دارای ویژگیهای زیر است:
آینده‌نگرانه: بلند و بزرگ ببینیم و کوتاه و کوچک برنامه‌ریزی کنیم.
چندبعدی و میان‌وظیفه‌ای[13]: چتر حکمرانی باید بالای سر سیلوها و کارکردهای سازمانی قرار بگیرد.
پرورش نوآوری: حکمرانی دیجیتال باید نوآوری را در سازمان رشد دهد.
فعالیت‌های اصلی حکمران سازمان عبارت‌اند از:
هر سازمان توسط بدنه حاکمیتی (یک فرد یا گروهی از افراد که در ارتباط با مهم‌ترین اقدامات آن مسئولیت دارند) اداره می‌شود. یکی از فعالیت‌هایی که هر سازمانی با هر رسالت و چشم‌انداز، به صورت مستمر انجام می‌دهد، حکمرانی می‌باشد. تیمی از مدیران عالی یا یک مدیر ارشد، می‌تواند حکمران سازمان باشد. حکمرانی سازمانی به سازوکاری برای مدیریت و کنترل بر عملکرد سازمان گفته می‌شود. حکمرانی را می‌توان «سیستمی برای مدیریت یک پدیده در بالاترین سطح ممکن» دانست. طبق تعریف موسسه اکسلوس (۲۰۱۹)، فعالیت‌های اصلی حکمران سازمان عبارت‌اند از:
ارزیابی: یکی از وظائف حکمرانان سازمان، ارزیابی برنامه‌ها، اقدامات و استراتژی‌های تدوین شده می‌باشد. ارزیابی صحیح و مستمر، بستری برای ارتقای عملکرد و خروجی‌های سازمان خواهد بود.
هدایت: استراتژی‌ها، جهت‌گیری اقدامات را تعیین می‌کنند، اما عملیاتی سازی استراتژی‌ها و هدایت اقدامات یک وظیفه مجزاست که حکمران، مسئول آن می‌باشد.
نظارت: حکمران سازمان مسئول نظارت و کنترل اقدامات سازمان است تا از هم‌راستایی تلاش‌ها با اهداف سازمانی اطمینان حاصل نماید.
موسسه کپجمینای در گزارش سال ۲۰۱۷ خود با عنوان «حکمرانی دیجیتال»، از ضرورت وجود ساختار راهبری در سازمان سخن گفته و معتقد است که نباید مقوله حکمرانی به حال خود رها گردد. دو مسئولیت کلان بر عهده حکمران تحول دیجیتال می‌باشد:
تخصیص: اقدامات دیجیتال نیازمند منابع متنوعی هستند. حکمران تحول دیجیتال با شناخت دقیق منابع سازمانی، بسته به نوع نیازها، مسئول تخصیص آن می‌باشد.
هماهنگی: هر واحد وظائف مشخصی در زمینه دیجیتالی سازی بر عهده دارد، وظیفه اصلی حکمران تحول دیجیتال، ایجاد هماهنگی میان این اقدامات است تا از هدر رفت منابع جلوگیری نماید.
حکمرانی دیجیتال، با تعیین وظائف افراد در پیشبرد اهداف تحول دیجیتال نقش مهمی در کنترل روند این تغییر اساسی در سازمان ایفا خواهد نمود. یک حکمران دیجیتال باید به مؤلفه‌های حکمرانی توجه ویژه داشته باشد .
مدیریت و نظارت بر تحول دیجیتال یک سازمان، نیازمند شیوه‌های نوین مدیریت، قابلیت‌ها و شایستگی‌های جدید برای راهبری می‌باشد. یک سازمان، در صورتی می‌تواند حکمرانی دیجیتال را با موفقیت در سطح سازمان برقرار سازد که بتواند این ویژگی‌ها را در سازمان ایجاد نماید (دلون و همکاران، ۲۰۱۸):
آینده‌نگری: سرعت تغییرات در عصر دیجیتال بسیار بالاست و ساختاری که برای حکمرانی دیجیتال طراحی می‌شود، نباید به جای تسهیل امور، مانعی بر سر راه آن‌ها باشد.
جامعیت و شمول: ساختار حکمرانی باید تمامی ابعاد تحول دیجیتال (که تمامی ابعاد سازمان را شامل می‌شود) در نظر بگیرد و رویکردی میان واحدی داشته باشد.
قابلیت نوآوری: حکمران دیجیتال سازمان باید از جلب نظر کاربران (چه داخلی و چه خارجی) در طی مسیر دیجیتالی شدن اطمینان حاصل نماید و بتواند از ظرفیت نوآوری ذی‌نفعان مختلف استفاده نماید.
اقتصاد دیجیتال[14]
در مطالعه‌ای که «هوآوی» و «آکسفورد اکونومیکس» انجام داده‌اند، پیش‌بینی شده که تا سال ۲۰۲۵، ۲۵٪ اقتصاد جهان دیجیتالی خواهد شد. این یعنی عددی در حدود ۲۳ تریلیون دلار. این درصد در سال ۲۰۱۵، ۱۵٪ بوده که نشان‌دهنده رشد ۱۰درصدی تنها طی ۱۰ سال است. در عصر حاضر، فناوری‌های دیجیتال منبع اصلی ثروت و قدرت محسوب می‌شوند. کسانی که این فناوری‌ها را گسترش داده و سعی در خلق ارزش به کمک آن‌ها دارند، صاحبان اصلی قدرت و ثروت در عصر دیجیتال می‌باشند.
«کلاوس شواب»، بنیان‌گذار مجمع جهانی اقتصاد، در کتاب انقلاب صنعتی چهارم در سال ۲۰۱۶ به چهار موج انقلاب صنعتی اشاره می‌کند. انقلاب صنعتی اول در قرن‌های ۱۸ و ۱۹ با ساخت راه آهن و اختراع موتور بخار آغاز شد؛ جایی که نیروی مکانیکی به کمک بشر آمد. موج دوم انقلاب صنعتی در اواخر قرن ۱۹ و اوایل قرن ۲۰، با اختراع برق و تولید انبوه همراه بود. کارخانه‌های بسیاری در آن عصر تاسیس شدند و دودکش کارخانه‌ها نماد آن عصر بود. موج سوم، با اختراع نیمه‌رساناها و کامپیوتر شکل گرفت و با معرفی تلفن همراه و اینترنت توسعه پیدا کرد. اما موج چهارم، همان موج انقلاب دیجیتال یا اقتصاد دیجیتال است که بر پایه فناوری‌های دیجیتال رشد می‌کند. شواب معتقد است در این انقلاب، فناوری تنها یک ابزار نیست بلکه خود، خالق سیستم‌های جدید است. به بیانی دیگر ما در گذشته مدل کسب و کار خود را می‌نوشتیم و سپس از فناوری مناسب برای اجرای آن استفاده می‌کردیم، اما امروز به قابلیت‌های فناوری‌های دیجیتال نگاه کرده و بر اساس این قابلیت‌ها، دور آن سیستم و مدل کسب‎و‎کار ایجاد می‌کنیم. در واقع، فناوری‌ها به ما ایده می‌دهند که چه سیستم‌هایی را برای راحت‌تر کردن امور می‌توانیم طراحی کنیم.
اقتصاد دیجیتال  ، اقتصادی بر پایه فناوری‌های دیجیتال است که با ظهور اینترنت ایجاد و با کمک تجارت الکترونیک توسعه پیدا کرد. این روزها اقتصاد دیجیتال با کمک فناوری‌های تحول‌آفرینی همچون هوش‌مصنوعی، کلان‌داده، رایانش ابری، بلاکچین و غیره می‌تازد و سعی در ایجاد ارزش دارد. اقتصاد دیجیتال دارای سه لایه می‌باشد:
لایه هسته: این لایه مربوط به فناوری اطلاعات و ارتباطات می‌باشد که نقش زیرساختی برای اقتصاد دیجیتال دارد.
لایه دیجیتال‌زادها: این لایه اشاره به کارآفرینان فناوری و غول‌های دیجیتالی دارد که تولدشان در عصر دیجیتال رخ داده است و با منطق این عصر تشکیل شده و مشغول ارائه خدمات هستند. این شرکت‌ها عمدتا از جنس پلت‌فرمی و منطبق بر مفاهیم اقتصاد اشتراکی می‎باشد.
لایه سنتی‌های صنعت: این گروه شرکت‌هایی هستند که قبل از عصر دیجیتال نیز وجود داشتند و می‌خواهند به عنوان مهاجران دیجیتال از قابلیت‌های تحول دیجیتال در راستای ارتقا بهره‌وری و نوآوری بهره گیرند.
برای درک بهتر مفهوم اقتصاد دیجیتالی نگاهی به پنج شرکت برتر لیست فورچون در سال ۲۰۱۸ بیندازیم.

جالب است! هر پنج شرکت فعال در حوزه فناوری اطلاعات هستند و خبری از غول‌های نفتی، خودروسازی، صنعت غذا و بانکداری نیست، در حالی که حدود ۴۰ سال پیش داستان کاملا متفاوت بود. شاید برایتان جالب باشد که سهام شرکت اپل، هم‎اکنون ارزشی چندین برابر ارزش کل بورس برخی کشورها از جمله کشور ما دارد! یک شرکت در مقابل چندین کشور! با همه این اوصاف باید پذیرفت که دنیا وارد اقتصادی جدیدی شده با نام اقتصاد دیجیتال؛ اقتصادی که در آن هسته ارزش‎آفرینی مبتنی بر فناوری‌های دیجیتال است. این اقتصاد ویژگی‌هایی دارد که آن را با نسل‌های قبلی‎ا‎ش متفاوت می‌سازد.
 انواع استراتژی‌های دیجیتال بانک‌ها
براساس گزارش شرکت اکسنچر در سال ۲۰۱۵، سه نوع استراتژی دیجیتال برای بانک‌ها به شرح زیر می‌باشد:
استراتژی‌های مشتری دیجیتال
در این استراتژی، بانک امکان انتخاب شیوه تعامل مشتریان از طریق کانال‌های دیجیتال را فراهم می‌کند به گونه‌ای که مشتریان شیوه تعامل خود را در هر زمان و از هر طریقی با بانک انتخاب نمایند.
استراتژی‌های سازمانی دیجیتال
در این بخش، استفاده از قابلیت‌های جدید در معماری، دیجیتالی کردن فرآیند، ابزارهای همکاری دیجیتال و پذیرش یک فرهنگ دیجیتال، برای تبدیل شدن به یک سازمان کاملا دیجیتال مورد نیاز است.
استراتژی‌های عملیاتی دیجیتال
فناوری اطلاعات در قلب بانکداری قرار دارد. تحول به معماری باز و پلتفرم‌های فناوری انعطاف‌پذیر، کلید اصلی ایجاد کارایی و امکان ایجاد مدل‌های جدید کسب‌وکار در آینده است.
در صنعت بانکداری، با توجه به جایگاه بانک‌ها در مسیر تحول دیجیتال و همچنین میزان تهدید ایجاد شده از سوی بانک‌های پیشرو و شرکت‌های فین‌تک، دو نوع استراتژی دیجیتال تهاجمی و تدافعی نیز قابل اتخاذ است که در ادامه تشریح می‌گردد.
 2-4-1- استراتژی‌های دیجیتال تهاجمی در بانک‌ها
الف) بازآفرینی مدل کسب‌وکار
در این استراتژی دیجیتال، مدل کسب‌وکار کلیدی بانک با هدف اصلی خلق و ارائه ارزش متفاوت برای مشتریان و همچنین تصاحب بازارهای جدید به مدل بانکداری دیجیتال تحول می‌یابد. مواردی که در این استراتژی مد نظر قرار می‌گیرند عبارتند از:
استفاده از پلتفرم‌های دیجیتال و بازتعریف مدل‌های عملیاتی با تغییر زیرساخت فناوری اطلاعات
دیجیتالی‌سازی و در صورت لزوم بازطراحی فرآیندها
توسعه فرهنگ دیجیتال کارکنان به منظور بهره‌برداری مناسب آنها از فناوری‌های دیجیتال در فرآیندهای کاری
ب) بازطراحی تجربه دیجیتال مشتری
در این استراتژی با هدف بازطراحی تجربه دیجیتال مشتری به توسعه کانال‌های دیجیتال با محوریت مشتریان و همچنین افزایش سهم بازار با تمرکز بر جذب مشتریانی که بیشتر از کانال‌های دیجیتال استفاده می‌کنند توجه می‌گردد.
 2-4-2- استراتژی‌های دیجیتال تدافعی در بانک‌ها
الف) بهبود مدل کنونی کسب‌وکار
در این استراتژی از فناوری‌های دیجیتال در جهت کاهش هزینه‌ها و یا افزایش درآمدها استفاده می‌شود. از مهمترین اقدامات در راستای کاهش هزینه‌ها می‌توان به بهبود ترکیب استفاده از کانال‌های دیجیتال بازاریابی و ارتباط با مشتریان، استفاده از فناوری‌های دیجیتال برای کاهش هزینه‌های اداری و عملیاتی و بهینه‌سازی اجزای زیرساخت فناوری اطلاعات اشاره نمود. همچنین در راستای افزایش درآمدها، اقداماتی مانند بهره‌برداری از ابزارهای تجزیه و تحلیل پیشرفته داده‌های مشتریان و استفاده از فناوری‌های دیجیتال جهت بهبود تعاملات با مشتریان در کانال‌های دیجیتال در دستور کار قرار می‌گیرد.
ب) بهبود محصولات و خدمات کنونی
تمرکز این استراتژی بر بهبود محصولات و خدمات با استفاده از فناوری‌های دیجیتال می‌باشد. در این راستا، سفارشی‌سازی و شخصی‌سازی محصولات و خدمات مد نظر قرار می‌گیرد.
نمونه از استراتژی دیجیتال بانک ها ( برنامه توسعه کسب‌وکار بانک بی‌ان‌پی پاریباس )
برنامه توسعه کسب‌وکار ۲۰۱۷-۲۰۲۰ این بانک با هدف ساختن بانک آینده از طریق شتاب‌دهی بر تحول دیجیتال، ایجاد تجربه جدید مشتری و بهبود بهره‌وری عملیاتی شکل گرفته است. از طریق پنج حوزه بکارگیری سفر مشتری، ایجاد تمایز در نحوه کار، استفاده بهتر از داده برای خدمات‌دهی به مشتری تطبیق سیستم‌های اطلاعاتی و بهبود مدل عملیاتی، اجرایی می‌شود.
سفر مشتری: سفر مشتری جدید دیجیتالی شده، یکپارچه و شخصی، مدل‌های خدمات بهبود یافته، دیجیتالی‌سازی کانال‌های توزیع
بهبود مدل اجرایی: یکپارچه‌سازی و خودکارسازی فرایندها، ساده‌سازی سازماندهی، پلتفرم‌های مشترک و منبع‌یابی هوشمند
تطبیق سیستم‌های اطلاعاتی: تغییر سیستم‌های اطلاعاتی و بکارگیری فناوری‌های جدید، بهبود بهره‌وری فناوری اطلاعات، ترویج نوآوری
استفاده از داده برای ارائه خدمت بهتر به مشتری: افزایش قابلیت اعتماد داده، تقویت ذخیره، حفاظت و قابلیت‌های تحلیل داده، استفاده از فناوری‌های نوظهور (هوش مصنوعی، یادگیری ماشینی)
کار کردن متفاوت: فرآیندهای کاری چابک، دیجیتال و مشارکتی، فرهنگ مبتنی بر نوآوری، آموزش کارکنان
بر اساس گزارش سال ۲۰۱۶ در این بانک، ۷۷% شعب مجهز به ویدئوکنفرانس، ۸۳% مجهز به اینترنت بی‌سیم برای مشتریان و ۸۰% مجهز به ایستگاه‌های کاری دارای تبلت شده‌اند. این بانک بر روی اقدامات دیجیتال جدید سرمایه‌گذاری کرده است که شامل محصولات جدید و همچنین آزمایشگاه‌های فناوری است.
هوش مصنوعی در صنعت بانکداری
هوش مصنوعی را می‌توان توانایی یک ماشین برای انجام کارهایی که معمولاً با موجودات هوشمند در ارتباط است معرفی کرد. به بیان دیگر هوش مصنوعی، فناوری به منظور شبیه‌سازی فرآیندهای هوش انسانی توسط ماشین‌ها در عصر تحول دیجیتال است.
از به‌کارگیری فراوان و کشش شدید این فناوری در مشاغل جهانی، مشخص است که بازار خدمات مالی در حال حاضر نیز به سرعت تحت تأثیر پیشرفت‌های هوش مصنوعی بیش از پیش قرار خواهد گرفت. در یک بانک دیجیتال، فناوری هوش مصنوعی می‌تواند در امور مختلفی از جمله اتوماسیون مبتنی بر قوانین، ارائه پیشنهادات  شخصی‌سازی‌شده، یادگیری ترجیحات کاربر، ارائه کمک‌های مجازی، خدمات مشتری و سایر کارکردها مورد استفاده قرار گیرد. هوش مصنوعی در صورت همراهی با روش‌های پردازش زبان طبیعی می‌تواند دستیار مجازی قدرتمندی فراهم کند.
در عصر دیجیتال امروز فناوری هوش مصنوعی سه کارکرد کلی دارد:
ماشین‌های هوشمندی که قابلیت‌های انسان را بهبود می‌دهند؛ مانند کارمندی که یک گجت پوشیدنی به همراه دارد که هر سؤالی را پاسخ دهد.
ماشین‌های هوشمند و انسان‌هایی که در کنار هم کار می‌کنند؛ مانند یک کارمند انبار که با ربات متحرک برای جابجایی جعبه‌ها کار می‌کند.
ماشین‌های هوشمندی که جایگزین انسان‌ها می‌شوند؛ مانند یک دستیار مجازی شناختی که به عنوان یک نماینده خدمات مشتری خودکار استفاده می‌شود.
 
بانک هوشمند
با رشد روزافزون معاملات تجارت الكترونيكي در سطح جهاني و نياز تجارت به حضور بانك جهت نقل و انتقال منابع مالي، بانكداري الكترونيكي به عنوان بخشي تفكيك ناپذير از تجارت الكترونيك و داراي نقش اساسي در اجراي آن است. استفاده از خدمات کارت ، دستگاه‌های کارتخوان و تلفن بانک حرکت بعدی یعنی بانکداری اینترنتی و اینترانتی را به دنبال داشته است. سرعت افزایش شرکت‌های ارائه دهنده اینترنت از افزایش تقاضای این خدمت خبر می‌دهد. این متقاضیان مشتریان بالقوه بانکداری الکترونیکی محسوب می‌شوند. با این چشم‌انداز، باید وسعت دسترسی به تلفن همراه را نیز ملحق نمود که فن آوری قابل بکارگیری در بانکداری محسوب می شود و توسط بانکهای پیشرفته از مدت پیش هدف گیری شده است. در عصر حاضر بانکی نسبت به رقبای خود پیشرو‌تر است که با گذر از عصر توسعه زیرساخت‌های ارتباطی؛ وارد عصر توسعه سامانه‌های تحلیل اطلاعاتی شود و از بانکداری سنتی به بانکداری هوشمند مهاجرت کند. به همین دلیل دو مفهوم جدید دراکتبر سال 2015 از طریق موسسه گارتنر[15] مطرح گردید:
همه جا اطلاعات وجود دارد[16] :
اطلاعات همواره همه جا وجود داشته است ولی اغلب این اطلاعات ایزوله شده، ناقص، غیرقابل دسترس یا نامفهوم می‌باشند. بر اساس پیش‌بینی گارتنر تا سال ۲۰۲۰، بیش از ۲۵ میلیارد دستگاه در رابطه با هر چیزی که می‌توان تصور کرد اقدام به تولید داده می‌کنند. این وضعیت همانند سایر فناوری‌ها می‌تواند فرصت‌ها و چالش‌های زیادی را برای سازمان‌ها به دنبال داشته باشد. ما با حجم بسیار بالایی از داده مواجه هستیم که استفاده صحیح از آنها چالش‌های مختص به خود را دارد. آن دسته از سازمان‌هایی که بتوانند از قدرت این موج سیلاب گونه اطلاعات استفاده کنند، قادر به خلق ارزش‌های متعددی برای کسب و کار خود نسبت به سایر رقبا هستند.
یادگیری ماشینی پیشرفته [17]:
در بسیاری از موارد، فناوری نه‌تنها قادر به جمع آوری اطلاعات است، بلکه می‌تواند یادگیری را براساس داده جمع آوری شده نیز انجام دهد. در این فرآیند، تجزیه و تحلیل‌های اولیه را که معمولا نیازمند تعامل نیروی انسانی است می‌توان توسط ماشین انجام داد. انفجار منابع داده از یک طرف و از سوی دیگر پیچیدگی اطلاعات، امکان طبقه‌بندی دستی و تجزیه و تحلیل را غیرعملی و غیراقتصادی کرده است‌. تکنیک‌های پیشرفته یادگیری ماشین ضمن خودکارسازی تمامی این فعالیت‌ها، این امکان را فراهم می‌کند تا بتوانیم به چالش‌های اصلی مرتبط با اطلاعات پاسخ دهیم.
در حال حاضر بانک خود را از حالت خدمات حضوری در بانک کاهش داده و خدماتی روی اینترنت و ATM ( خودپردازها ) و VTM ( نسل جدید خودپردازها که خدمات دیگر بانک مانند یک باجه صورت می گیرد) و حتی باجه خانگی ارائه می دهد که در حال پیاده سازی بانکداری هوشمند می‌باشد.
بنابراین با توجه به اینکه بانک‌ها یکی از سازمان‌هایی هستند که با سیلاب اطلاعاتی مواجه است می تواند از این دو مفهوم جدید (همه جا اطلاعات وجود دارد و یادگیری ماشینی پیشرفته)  به‌صورت ترکیبی استفاده کنند و بستر ایجاد تحولی بزرگ در نظام بانکی را پی‌ریزی کرده و مفهوم بانکداری هوشمند را معرفی کنند. لذا در حال حاضر بانکداری کم کم پای خود را به فضای خدمات بر روی اینترنت گذاشته است و مصداق برزگی از IoT شده است و حتی در شرایط کرونایی می توان دید که همه چیز به سمت خدمات اینترنتی ازجمله: آموزش، خرید، کسب و کار و غیره رفته است. بنابراین با توجه به رویکرد قرار گرفتن هر چیز روی اینترنت یعنی (IoE)؛ می توان گفت دنیا به سمت موضوعات  ( IoE) و (IMoE ) در حال حرکت می‌باشد و در این مسیر پیش رو باید با دقت گام برداشت و یکی از اساسی ترین مسائل توجه به پدافند غیرعامل و هوشمندسازی می باشد.
– جمع بندی و نتیجه گیری
اگر در یک زمان کارکردن با یک چُرتکه و در زمان دیگر کارکردن با ماشین حساب به عنوان یک علم و امتیاز محسوب می گردید؛ ولیکن در حال حاضر داشتن علم و استفاده از فضای مجازی و دیجیتالی مانند اینترنت و … به عنوان یک ارزش و امتیاز برای هر یک از افراد محسوب می‌شود و آنقدر این امتیاز درحال ارزش یافتن است که اگر افراد نحوه استفاده از فضای مجازی و دیجیتالی مانند استفاده از برنامه‌های کاربردی موبایلی و اینترنت و غیره را ندانند و یا آگاهی لازم را نداشته باشند ممکن است در تمام حوزه‌ها و حتی روزمرگی خود مانند پرداخت قبوض بانکی و مالی، دریافت نوبت درمانی ، ثبت نام دانشگاه، انجام امور کاری و شغلی و … با مشکل  مواجه شوند. لذا دانستن و دانش استفاده از فضای مجازی و دیجیتالی مانند اینترنت و … باعث شده است تا آن علم و مهارت دیجیتالی در حال حاضر به عنوان یک ارزش و اعتبار محسوب گردد و هرچه افراد آگاهی بیشتری برای استفاده از فضای مجازی و دیجیتالی داشته باشند دارای ارزش و اعتبار بیشتری می باشند.
امروزه کسب و کارهای اینترنتی نیز رونق زیادی پیدا نموده است و باعث  ایجاد فرصت‌های زیادی برای افزایش ثروت، آموزش و در دسترس قراردادن اطلاعات و کارها برای عموم جهان شده است. بطوریکه می توان گفت بین تمام طبقات جهانی باعث یک فرصت همگانی و عادلانه شده است و شاید بتوان گفت که یک عدل جهانی برای همگان ایجاد شده تا بتوانند با حداقل امکانات مانند داشتن یک گوشی هوشمند و …؛ بتوانند از فرصت پولدار شدن و یا عالم شدن و … بهره‌مند شود. بنابراین استفاده از فضای مجازی و دیجیتالی مانند اینترنت و شبکه‌های اجتماعی و … برای برطرف نمودن حداقل نیازمندی‌ها فردی خویش، به عنوان یک اعتبار و ارزش محسوب می‌شود و ما می بینیم که این فعالیت‌ها در فضای مجازی مانند اینترنت و … روز به روز افزایش می یابد و به عنوان یک ارزش و اعتبار نامحسوس درآمده است و به زودی اعتبار دیجیتالی حرف اول و آخر را در تمام حوزه ها خواهد زد.
بنابراین اگر در دنیای مجازی دارای اعتبار دیجیتالی گردیم می‌توان ضمن ارزش‌دار کردن فعالیت‌ها و تلاش در دنیای دیجیتال و مجازی، از آن در آینده استفاده های دیگری مانند آینده نگری شغلی و … نمود . از اینرو “اعتبار دیجیتالی” یک فرصت و یک شانس در تمام حوزه ها بالخصوص حکمرانی نیز می باشد و می توان حکمرانی دیجیتالی بصورت کلی به 2 بخش تقسیم کرد:
الف) حکمرانی مجازی دیجیتالی(واقعیت مجازی): منظور همان استفاده از فضای مجاری و دیجیتالی در سیاستگذاری های داخلی و خارجی کشور است و در این نوع حکمرانی؛ فضای دیجیتالی بعنوان یک ابزار نوظهور برای تسلط بر سایر کشورها یا شهروندان استفاده می گردد. مانند ارزهای دیجیتالی که می تواند بعنوان نبض دیجیتالی در حوزه اقتصادی و سیاسی و غیره بکارگیری شود.
ب) حکمرانی واقعی دیجیتالی(مجازیت واقعی): در این نوع حکمرانی ؛ فضای مجازی دیگر بعنوان یک ابزار و روش نمی باشد بلکه خود یک سرزمین بکر و دست نخورده از معادن و انرژی و … است که می توان از آن بهره مند شد و هر فرد یا گروهی که آن را زودتر فتح نماید می تواند مانند آمریکا که یک کشور جدید توسط کریستف کلمپ کشف شد و فرصتهای جدیدی را برای کاشفین آن ایجاد نمود و برای ما نیز ایجاد نماید و ما از آن بعنوان قاره ششم (سرزمین جدید کشف شده دیجیتالی) یاد می کنیم.
– پیشنهادهای کاربردی:
در چند دهه اخیر فناوری اطلاعات (IT) یا بهتر بگوییم فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) و دیجیتالی بر موقعیت و عملکرد بسیاری از جوامع، سازمانها و افراد اثرات قابل ملاحظه‌ای گذاشته و به موازات آن پیشرفت‌های شگرفی در این زمینه بوجود آمده كه سرنوشت آنها هر روز بیش از گذشته به این فناوری مدرن گره خورده است و می‌توان نبض دیجیتالی را از طریق صنعت هوشمندسازی مانند بیمه ICT ، اعتباردیجیتالی و غیرهرا در اختیار گرفت در اینجا به بخشی از آن اشاره می‌نمایم.
4-1-  بیمه فناوری اطلاعات و ارتباطات[18]
اگر به کشورهای پیشرفته نگاه بیندازیم خواهیم دریافت که مبنای اقتصاد خود را بیشتر روی ریسک ها (مخاطرات) بنا گذاشته اند مانند کشور انگلیس که بنیانگذار صنعت بیمه بوده و یا کشورهای دیگر روی به درآمدهایی چون صنعت بورس و مالیات گذاشته اند و می دانیم که هر شرکت/ سازمان / کشوری در یک زمینه پیشقدم باشد ؛ بقیه کشورها باید متابعت از قوانین وضع شده او نمایند . برای مثال در صنعت بیمه که کشور انگلیس بخاطر حمل نقل دریایی و غیره بناینگذار آن بود توانست از این طریق ثروت زیادی کسب نماید و بالطبع کشورهای دیگر نیز سعی کردند حوزه های دیگر مانند آتش سوزی و غیره را در اختیار بگیرند تا بتوانند ضمن در اختیار داشتن آن ؛ بتوانند دیگران را زیر چتر قوانین خود نگه دارند که این امر را در صنعت بانکداری و دیگر صنایع نیز می توان مشاهده نمود. لذ اگر ما می‌خواهیم هوشمند رفتار نماییم باید به سمت حوزه های جدید مانند ICT برویم و برای مثال صنعت بیمه ICT و ارز دیجیتالی و غیره را در اختیار بگیریم.
لذا با توجه به این واقعیت که فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) و بستر گردش آن یکی از عوامل مهم محیطی در عصر کنونی به شمار می آید که عملکرد و سرنوشت جوامع، سازمانها و افراد به انجام درست آنها و اطمينان از ناتواني مخاطرات در بستر ICT بستگي دارد لذا برقراري امنيت در اين بستر از ملزومات مي باشدكه توسط شركت‌هاي بيمه اي قابل پياده سازي و اجراست. 
بيمه فناوري اطلاعات  و ارتباطات يا همان بيمه ICT توانايي تأمين امنيت را در اين بستر براي افراد و سازمانها دارا مي باشد.  یکی از اصول بیمه ICT  جبران خسارت است و طبق این اصل، بیمه گزار خسارت دیده از طریق بیمه باید در همان وضع مالی پیش از وقوع خسارت قرار گیرد نه بیشتر، زیرا کارکرد بیمه فقط جبران مالی خسارت است و بیمه گزار نباید از بیمه درآمدی به دست آورد براي ورود بيمه به حوزه ICT بايد دو عامل را بررسي كرد:
تشخيص ريسك
تخمين ريسك
بدليل اينكه تشخيص ريسك كاري دشوار است معمولاً تشخيص بوسيله ارزيابي فيزيكي صورت مي گيرد براي مثال بيمه بدنه خودرو از طريق بازديد ظاهر و فيزيكي صورت مي پذيرد و از طريق برگه‌هاي از پيش تعيين شده حق بيمه آن را برآورد مي كنند هرچند اين موضوع نيز وزن دهي دقيقي نيست ؛ براي مثال يك خودرو كه دزدگير دارد با خودرويي كه دزدگير بهتري دارد قابل تشخيص نمي باشد و نمي توان وزن دهي مناسب كرد و يا خورويي كه صافكاري بدنه كرده با خودرويي كه صافكاري داشته اما تصادفي شديد است را باز نمي توان تشخيص درستي داد . لذا تشخيص ريسك و مسؤوليت پذيري بيمه گذاري از طريق عوامل انساني صورت مي گيرد و لذا براي جاهايي كه فيزيكي و سخت افزاري نمي باشند بيمه ورود چنداني پيدا نمي كند. از اين رو تشخيص ريسك به دو وسيله صورت مي پذيرد:
الف) عامل انساني
ب) عامل غير انساني
با توجه به اينكه حوزه ICT يك حوزه بيشتر نرم افزاري و اطلاعات داده اي است، تشخيص ميزان آن حتماً نياز به عامل غير انساني دارد و براي اين منظور نياز است تا نرم افزارهوشمندی باشد تا مخاطرات را ارزيابي و تشخيص دهد؛ لذا تعيين نقاط آسيب پذير[19] شبكه مهمترين عامل اصلي براي ميزان ريسك پذيري ICT  است. البته بايد توجه داشت كه اطلاع از فهرست آسيب پذيريهاي موجود در شبكه و بدست آوردن اطلاعات آماري در مورد پراكندگي آسيب‌پذيري ها كاري ساده نمي باشد و دانستن ميزان آسيب پذيري يك گره در يك شبكه نيز پيچيده تر است.
از جمله راهكارهاي افزايش امنيت شبكه براي كاهش ريسك امنيتي ، انجام آزمون شبكه است كه توسط ابزارهاي متداول انجام مي شود. اين ابزارها به دليل بومي نبودن ضمن عدم اطمينان به آنها به دليل مقطعي تست كردن باعث مي شود نتوان بصورت دائم آن را مورد ارزيابي قرار داد، چرا كه اينگونه نرم افزارها بصورت مقطعي فعال مي شوند و گزارشگيري مقطعي مي دهند و هر بار بايد جهت شناسايي نقاط آسيب پذيري، شبكه مورد ارزيابي مجدد قرار گيرد. از جمله معايب آزمون تست شبكه مي توان به عدم نمايش آسيب پذيري‌هاي سيستم عامل، سخت افزارها، نرم افزارهاي كاربردي و…  نيز اشاره كرد لذا جهت ارزيابي شبكه نياز است ضمن سنجش ميزان مخاطرات شبكه، ميزان ريسك و آسيب پذيري سخت افزارها و نرم افزارهاي موجود در شبكه نيز مشخص شود. بنابراين ارزياب شبكه جهت شناسايي آسيب پذيري بايد بتواند حتي نشان دهد كه كدام گره شبكه و كدام سيستم عامل و كدام برنامه كاربردي بيشترين آسيب پذيري را دارند تا با رفع آن بتوان بيشترين سطح امنيتي را بدست آورد تا در حقيقت با اين رويكرد بتوان اقدامي پيشگيرانه داشت.
 از اینرو می توان نرم افزاري بنام  بیمه گرICT طراحی نمود تا ضمن پاسخگويي به مطالب فوق، توانايي تشخيص ريسك و تخمين آن را براي ورود بيمه به حوزه ICT  را داشته باشد. اساس كار اين بیمه گر ICT بر هوش مصنوعي است كه به راحتي مي تواند سنجش را با اولويت سازماني صورت دهد. اين سامانه از طريق برنامه حسگر خود، اطلاعات ابزارهاي نصب شده بر روي گره ها را دسترسي پيدا مي كند و بر اساس آن مي توان سطح امنيتي هر سازمان را شناسايي و نشان داد؛ البته اين اطلاعات مي تواند از طريق حسگرهاي ديگر چون پادآوند (فايروال)، سامانه تشخيص نفوذ ( IDS ) و هر ابزار ديگري نيز به آسيب پرداز رسانده شود.
بنابراین بنظر می رسد که تاکنون  هيچ بيمه اي ( حداقل در ايران ) خدمات مرتبط با حوزه ICT  را تحت پوشش خود قرار نداده است و معمولاً خدمات شامل گارانتي تجهيزات و سخت افزارها مي باشد كه از طريق برگه هاي خود اظهاري تكميل مي‌شوند و در چند سال گذشته شركت بيمه و شرکت های رایانه ایی خود  سعي كرده اند در قالب بيمه تجهيزات كامپيوتري ورود به اين عرصه كند و بنظر می رسد هنوز بيمه مركزي اقدامي در راستاي بيمه ICT  بصورت رسمي انجام نداده است و از سويي شركت‌هاي بيمه با اينكه خيلي تمايل دارند وارد اين فضا بدليل سودآوري چشمگير آن بشوند ولي بخاطر عدم تشخيص و تخمين ICT  و ارزش داده[20]  نتوانسته اند ورود پيدا كنند. بنابراین فرصت وجود دارد كه اگر شركت های بیمه‌ای ایرانی با هم متحد گردند و وارد اين فضا شود ضمن سودآوري زياد بدليل طلايه دار شدن در حوزه بيمه ICT  ؛ مي توانند بصورت انحصاري اين موضوع را در اختيار خود قرار دهند و ضمن نشان دار کردن( برندسازي) خود باعث رونق اقتصادي زيادي براي مجموعه خود و کشور و عاملی برای بازدارندگی شود. 
4-2- اعتبار دیجیتالی
همانطور که در کتاب “اعتبار دیجیتالی و انرژی صفر و یک” اشاره شده که تعریف کار دیگر تغییر کرده است و فعالیت های شما در دنیای مجازی نیز کار محسوب می شود و در آینده نزدیک می تواند برای شما یک سرمایه و پس‌انداز مانند سواد دیجیتالی، مهارت دیجیتالی، ارزدیجیتالی و غیره تبدیل شود. از اینرو می بینیم که کسب و کار هم به سمت فعالیت‌های مجازی در حال حرکت است و روزی خواهد آمد که اگر فعالیت دیجیتالی نکنی؛ دارای اعتبار دیجیتالی نخواهی بود. برای این منظور باید به دنبال ایده های نوع در حکمرانی نوع اول (واقعیت مجازی) بود تا با در اختیار گرفتن نبض دیجیتالی بتوان حکمرانی نوع دوم(مجازیت واقعی) را بدست آورد که در اینجا چند پیشنهاد اولیه داده می شود:
4-2-1- ایده گواهینامه سواد و مهارت دیجیتالی:
اگر در یک زمان کارکردن با یک چُرتکه یک دانش و امتیاز محسوب می شد و در زمان دیگر کارکردن با ماشین حساب به عنوان یک علم و امتیاز محسوب می گردید؛ ولیکن در حال حاضر داشتن علم و استفاده از اینترنت به عنوان یک امتیاز برای هر فرد محسوب می شود چراکه امروزه پیشرفت علم و تکنولوژی باعث شده تا ارتباط‌های گروهی کمتر شود و افراد مانند گذشته که از دیگران برای راه اندازی امور خود استفاده می‌کردند؛ دیگر نتوانند به راحتی از آنها کمک بگیرند. برای مثال در گذشته یک فرد پیر و یا بیمار اگر مشکل خرید چیزی را از مغازه داشت با گفتن به همسایه و یا دیگری؛ می توانست مایحتاج خود را برطرف نماید ولی در حال حاضر دیگر این ارتباط کمتر شده است و افراد مجبورند خودشان مایحتاج خود را تامین کنند و همین بهانه ایی شده است تا به سمت استفاده از خدمات آنلاین بروند و اگر استفاده از اینترنت را نداند یا آگاهی لازم را نداشته باشد ممکن است در تمام حوزه‌ها مانند پرداخت قبوض بانکی و مالی، دریافت نوبت درمانی ، ثبت نام دانشگاه، انجام امور کاری و شغلی و … به مشکل برخورد. لذا این امر باعث شده است تا دانستن علم و دانش استفاده از اینترنت به عنوان یک ارزش و امتیاز نسبت به دیگران باشد و هرچه دانستن علم استفاده از اینترنت بالاتر باشد برای آن فرد یک ارزش و امتیاز بیشتری محسوب می شود. برای مثال در گذشته برای جذب یک کارمند اداری به ویژگی هایی مانند تایپ با ماشین اداری ، فاکس کردن و استفاده از تلفن سانترال دقت می کردند ولیکن در حال حاضر بدلیل تغییر در نوع تکنولوژی و همچنین گسترش اینترنت؛ ویژگی های گزینش یک کارمند اداری نیز تغییر کرده است و یک مدیر به دنبال کسی می گردد که کار با اینترنت را بداند و بتواند حداقل نیازمندی‌های رایانه ای مانند کار و نصب نرم افزارها و غیره را برطرف نماید. از اینرو استفاده از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی و برطرف نمودن حداقل نیازمندی‌ها فردی خویش، به عنوان یک امتیاز و ارزش محسوب می‌شود. و ما می بینیم که این فعالیت ها در اینترنت روز به روز افزایش می یابد و به عنوان یک ارزش و امتیاز نامحسوس درآمده است ولیکن به عنوان یک ارزش و امتیاز قابل محسوس در نیامده است.
از سوی دیگر وقتی نگاه می کنیم می بینیم که در اکثر جوامع بیکاری معضل بزرگ اجتماعی محسوب می‌شود و از گله هایی خانواده ها نسبت به فرزندان خود در این زمان این است که فرزند آنان کار نمی کنند چراکه در قیاس به خود می بینند که فرزندانشان مشغول به گوشی موبایل و رایانه و غیره می باشند و به همین دلیل آنها را بیکار و تنبل فرض می کنند. که اگر ریشه یابی نماییم خواهیم دریافت در گذشته فعالیت و کار بصورت فیزیکی معنا پیدا می کرد  و پدران و مادران عصر حال که تفکر گذشته را دارند، فرزندان خود را بدلیل عدم فعالیت فیزیکی، بیکار تصور می کنند و غافل هستند که در حال حاضر با پیدایش عصر دیجیتال و فضای مجازی، نوع زندگی نیز در جوامع بشری تغییر بسیاری نموده است بطوریکه نوع مشاغل نیز تغییر یافته است و نه تنها فرزندان به ندرت کسب و کار پدر را ادامه می‌دهند بلکه اکثر شغل ها بصورت مجازی هدایت و راهبری می‌شود. که می‌توان در نمودار زیر روند تغییرات شغلی را مشاهده کنیم.




بنابراین نوع مشاغل و نگاه جوانان در امروز به پدیده اشتغال تغییر کرده است و آنها دوست دارند همراه با دنیای مجازی پیشرفت کنند و کسب و کار خود را مطابق با رشد تکنولوژی بسازند. اگر در قبل برای پرداخت قبض فرزند خود را به صف بانک می‌فرستادیم، در حال حاضر فرزندمان با زدن چند کلیک روی گوشی و رایانه خود، قبض را پرداخت می‌نماید و در حقیقت فرزندمان کار و فعالیتی که در گذشته ما در چند ساعت انجام می دادیم، او در چند دقیقه انجام می‌دهد. لذا به این نتیجه خواهیم رسید که فرزند ما کار و فعالیت کرده اند ولیکن به چشم نیامده است. بنابراین ایجاد بستری (مانند پلتفرم جدید) برای سنجش فعالیت های کاربران و دادن امتیاز و در نهایت رزومه کاری می تواند باعث تعیین سطح سواد و مهارت دیجیتالی افراد گردد.
2-4-2- نمایندگی و استاندارد و ایزو[21] دیجیتالی
اگر به کشورهای توسعه یافته نگاهی بیندازیم در می یابیم که هر کدام با جا انداختن روش خود و وابسته کردن به آن روش؛ ضمت ایجاد درآمد زیاد از فروش محصولات و خدمات خود باعث شده اند با الگو کردن خود؛ دیگران مجبور شوند بر اساس معیار اندازگیری آنها حرکت نمایند و یکی از این روشها دادن نمایندگی و استاندارد خود می باشد. مانند شرکتهای تولید کننده خارجی خودرویی که ضمن کسب درآمد از فروش محصولات خود؛ با دادن نمایندگی و تطبیق محصولات داخلی با  خارجی از طریق ایزو و استاندارد؛ درآمدهای هنگفتی را جذب می نمایند. بنابراین با در اختیار گرفتن فضای مجازی می توان استانداردهای و ایزوها و نمایندگی های دیجیتالی صادر نمود.
2-4-3- امتیاز و ارز دیجیتالی
همانگونه که اشاره شد تعریف کار تغییر کرده است و وقتی به تعریف کار و انرژی نگاه می کنیم به این می‌رسیم که هرگونه فعالیت و صرف انرژی ، کار محسوب می شود پس فعالیت کردن و استفاده از ابزار ارتباطی مانند گوشی و رایانه و غیره یک کار محسوب می‌شود برای مثال شما با زدن چند کلیک اقدامات بزرگی مانند انتقال وجه، پرداخت قبوض، خرید کالا و غیره را انجام می‌دهید ولی متاسفانه این فعالیت‌های با ارزش مانند کلیک‌ها و غیره دیده نمی‌شوند. چرا که دنیای مجازی با ما به واقعیت تبدیل شده است و اگر ما به این دنیا بهاء داده‌ایم، آن نیز باید بهایش را به ما بپردازد در صورتیکه واقعیت اینگونه نیست.
بنابراین اگر از طریق نرم افزاری فعالیت‌های کاربران را در دنیای مجازی ثبت نماییم، می‌توان ضمن ارزش‌دار کردن این فعالیت و کار کاربران در دنیای دیجیتال و مجازی، از آن در آینده استفاده های دیگری نمود و مانند نشاء محصولی چون برنج که هر گیاه (و یا چند نشاء) را با یک انگشت در شالیزار  می کارند و پس از چند ماه دسترنج آن را با برداشت خوشه های برنج می برند؛ ما نیز می توانیم در آینده از آن سود نماییم. بنابراین با جمع کردن امتیازها (مانند جم) می توان آن را در مبادله و تبادل دیجیتالی قرار داد و بعنوان یک ارز دیجیتالی مجسوب نمود و اینگونه هر فرد دارای سرمایه و پشتوانه دیجیتالی شود.
 
2-4-4- پلتفرم کمک دیجی- دیجی هلپ[22]
این ایده که منشاء در نیاز همگانی دارد به اینصورت است که همگان دارای نیازمندی در اطراف خود هستند و مانند اسنپ که ماشین درخواست می کند و اطرافش هر ماشینی که باشد به درخواست او جواب می دهد؛ این نرم افزار که می تواند بصورت اپلیکشنی و غیره باشد نیاز فرد را در اطراف خود اعلام کند مانند اینکه یکنفر نیاز دارد بداند که سبزی قورمه چگونه درست می شود؟ و این نیاز در اطراف خودش پخش می شود و هر فردی می تواند به او جواب دهد و امتیازی بگیرد و یا اینکه فردی نیاز به وسیله ای مانند دریل بصورت امانی دارد و نیازش را اعلام می کند و فردی به او پاسخ می دهد و یا فردی سوال درسی دارد و با اعلام آن هر فردی که اطراف او می باشد می تواند به سوال او جواب دهد و یا فردی ماشینش خراب است و نیازش را اعلام می کند و افرادی به او بصورت برخط(آنلاین) پاسخ می دهند و یا خبری در اطراف او می باشد و می تواند آن خبر را در آن محل پخش نماید و هزاران مثال دیگر. با این پلتفرم می توان جای تمام پلتفرم های حاضر را به سرعت گرفت چراکه ریشه آن در نیازمندی تمام اقشار مردم در سراسر جهان دارد.
4-3- انرژی دیجیتالی (موجی / ارتعاشی)
امروزه بحث انرژي از مهمترين مباحث مطرح در تمام كشورهای جهان در امر توسعه به شمار مي‎رود. توسعه اقتصادي و اجتماعي كشورها نه تنها نيازمند مصرف انرژي، بلكه  نيازمند افزايش مصرف آن است. نگاهي به روند مصرف انرژي در كشورهاي در حال توسعه به وضوح نشان مي‎دهد كه هرگونه شتاب در امر توسعه، همزمان با افزايش قابل توجه در ميزان مصرف انرژي بوده است. تا به امروز انرژي مصرفي جهان از منابع مختلف و عمدتاً از منابع فسيلي تأمين شده است. اما مسائل و مشكلات متعدد از جمله محدوديت و پايان‎پذير بودن منابع فسيلي و اثرات زيست‎محيطي ناشي از سوزاندن اين منابع ضرورت صرفه‎‎جويي در مصرف انرژي با بهينه‎سازي مصرف آن و نيز جايگزيني منابع ديگر انرژي بخصوص انرژي‌هاي تجديدپذير مانند خورشیدی و غیره را آشكار نموده است. واقعيت آنست كه رشد فزآينده و بي‎رويه مصرف انرژي ، رشد و توسعه اقتصادي جامعه را به نحو نامطلوب و غير قابل قبولي تحت تأثير قرار مي‎دهد. جهت تأمين انرژي مورد نياز و جبران كمبودها، نياز به سرمايه‎گذاري بيشتر در بخش انرژي و واردات تجهيزات و فن‎آوريهاي پيچيده تبديل و انتقال انرژي مي‎باشد. اين امر به طور يقين باعث محدود شدن منابع اقتصادي، سرمايه و ارز مورد نياز ساير بخشهاي اقتصادي شده و روند تأمين و پاسخگويي به تقاضاي ساير كالاهاي اساسي جامعه را با مشكل مواجه خواهد كرد. بنابراين اهميت مسئله بحدي است كه تأكيد به صرفه‎جويي و افزايش راندمان در فرآيندهاي توليد و مصرف انرژي را ضروري مي‎سازد.
از طرفی ضمن توصیه به تاکید صرفه جویی ، کشورها تلاش نموده اند تا فناوری های جدید مانند استفاده از انرژی خورشیدی، هسته ای و غیره را جایگزین نمایند که با توجه به هزینه بر بودن و استفاده سخت از آن مانند پنل خورشیدی که نیاز به نصب در جای مناسب است؛ باید به دنبال فناوری های جدیدتری بود تا بتوان حتی در شرایط نامناسب جوی و حتی شب از آن برای تولید انرژی استفاده نمود که با توجه به اینکه امواج در همه جا وجود دارد و برابر نظریه انرژی دیجیتالی (انرژی صفر و یک) که همه چیز از صفر و یک تشکیل شده است؛ ما می توانیم از امواج مانند اصوات پیرامون خودمان استفاده نماییم و آن را تبدیل به انرژی نماییم چراکه در طول شبانه روز صدا به هر طریقی مانند رادیو، تلویزیون، گفتگو افراد، خودرو، موسیقی، فایل های صوتی و تصویری روی تلفن و رایانه و غیره تولید می شود و ما می توانیم از این انرژی خدادادی  استفاده نماییم و اینگونه ضمن رفع آلودگی صوتی و زیستی؛ به یک انرژی پاک و مفید مانند برق و غیره دست یابیم. البته می توان از سایر امواج مانند امواج الکترومغناطیسی و مکانیکی (مانند صدا) و غیره نیز بصورت ترکیبی استفاده نمود که ما آن را انرژی موجی/ ارتعاشی می نامیم که می توان صداهای اطراف مانند اصوات و دیگر امواج مانند الکترومغناطیسی را جذب نماید و پس از عبور از دستگاه خاصی آن را تبدیل به انرژی مفید مانند برق و غیره نماید. همچنین می توان فعالیتها و تبادل و سایر اقدامات در فضای مجازی که بصورت دیجیتال و داده می باشد را نیز تبدیل به انرژی های دیگر نمود که از آن بعنوان انرژی دیجیتالی یاد می کنیم.
 
 
 
4-4- زبان دیجیتالی:
دنیای امروز ما باعث شده ارتباطات بسیار نزدیک شود ولیکن هنوز گره‌های ارتباطی زیادی بین مردم وجود دارد و یکی از آنها زبان ارتباطی است و با اینکه زبان انگلیسی تقریباً به‌صورت زبان بین‌المللی درآمده است ولی هنوز بسیاری از افراد مشکل در یادگیری و ارتباط با هم دارند.
مشکلی که در بین افراد وجود دارد این است که هرکس در زبان مادری خودش نوشتن و خواندن کلمه را طوری بیان می‌کند که طرف دیگری نمی‌تواند بفهمد او چه می‌گوید مگر اینکه آن واژه یا کلمه و زبان را بداند. برای مثال کلمه “سلام” در سه زبان مختلف به‌صورت زیر بیان می‌شود:
زبان انگلیسی   Hello
زبان فارسی      درود
زبان عربی        سلام
اولین مشکل این است که ما سه کلمه متفاوت که به سه روش نوشته می‌شود را داریم و هر فردی که زبان دیگری را نداند؛ نمی‌داند منظور او چه می‌باشد. حال اگر ما بیاییم برای تمام این سه زبان یک نوع نگارش تعیین کنیم پس هر سه فرد متوجه می‌شوند که منظور چه است؛ مانند روش‌های اشاره که وقتی با انگشت عدد 2 را نشان می‌دهیم همه‌ی افراد می‌فهمند منظور چه است؛ بنابراین اگر قراردادی بین هم ببندیم آن‌وقت می‌توانیم دارای یک زبان مشترک مادری باشیم. مثلاً بیاییم قراردادی به‌صورت زیر برای “سلام” ببندیم و به روش زیر “سلام” را بنویسیم:

آن‌وقت همه خواهند فهمید که این شکل به معنای “سلام” یا “درود” یا همان “Hello”  می‌باشد.
جدول زیر طراحی و پیشنهاد داده شده که نشانگر یک نوشتار برای تبادل و ارتباطات دیجیتالی می باشد.

 
 حالا که با حروف زبان زبان دیجیتالی پیشنهاد شده آشنا شدیم باید قوانین نوشتن را نیز بدانیم که چگونه انجام دهیم. برای این کار چند قانون زیر را باید رعایت کنیم.  در ابتدا تمام دایره المعارف محاوره‌ای هر سه زبان که هم‌معنی هستند را  کنار هم می‌نویسیم. (در اینجا برای فارسی، عربی و انگلیسی در نظر گرفتم و می‌توان تمام زبان‌ها را در یک ظرف قرار داد و مانند قواعد زیر عمل نمود)
برای مثال:
من / انا / I
تو / انت / you
درود / سلام / hello
دوست داشتن / حُب / love
و …
سپس از بین آن سه کلمه در بین آن زبان‌ها، هر کدام کوتاه‌تر بود را انتخاب می‌کنیم. برای مثال:
من (م) / انا (ی) / I   
بین این کلمات کلمه I  کوتاه‌تر است پس انتخاب می‌شود = I
تو (ت)/ انت (ک)/ you  
بین این کلمات کلمه “تو” کوتاه‌تر است پس انتخاب می‌شود= تو
درود / سلام/ hello  
بین این کلمات “سلام” و “درود” هم‌اندازه هستند و می‌توان کلمه سلام که معروف‌تر است را انتخاب کرد پس انتخاب می‌شود = سلام
دوست داشتن / حُب / love
بین این کلمات کلمه “حُب” کوتاه‌تر است البته می‌توان بدلیل معروف بودن کلمه ” love ” این کلمه را انتخاب کرد پس انتخاب می‌شود = love
و …
حال برای مثال می‌خواهیم بگوییم “من” که مشخص گردید “من” بین سه زبان قرارداد شده ” I”  باشد. پس نگاه می‌کنیم که کلمه “I” از چند حرف تشکیل شده است و می‌بینیم از یک حرف است پس معادل آن را از جدول به‌صورت حروف دیجیتالی می‌نویسیم:

بنابراین همه می‌فهمند منظور من / انا / I می‌باشد. یا می‌خواهیم بنویسیم “you” که مشخص شد بین سه زبان قرارداد شده “تو” باشد. پس نگاه می‌کنیم که کلمه “تو” دارای دو حرف “ت” و  ” و” می‌باشد. پس معادل حروف را از جدول می‌نویسیم (از سمت چپ به راست)

پس همه می‌فهمند منظور تو / انت / you می‌باشد. یا می‌خواهیم بنویسیم “درود” که مشخص شد که بین سه زبان قرارداد شده “سلام” باشد. پس نگاه می‌کنیم که کلمه “سلام” دارای چهار حرف “س”  و  ” ل”   و ” ا”  و  ” م”  می‌باشد. پس معادل حروف را از جدول می‌نویسیم (از سمت چپ به راست)

بنابراین همه می‌فهمند منظور درود / سلام / hello  می‌باشد. یا می‌خواهیم جمله‌ای را بنویسیم برای مثال “دوستت دارم”
در سه زبان نگاه می‌کنیم که هر کدام طوری می‌نویسند
زبان انگلیسی   ” I love you “
زبان فارسی    ” دوستت دارم”
زبان عربی    ” انا حبک”
 
می‌بینیم که با سه کلمه مواجه هستیم:
من (م) / I / انا
دوست داشتن / Love  / حب
تو (ت) / you  / انت (ک)
و برابر دایره المعارف زبان چهارم (زبان دیجیتال) دریافتیم که هرکدام معادشان چیست؛ یعنی:
من (م) / I / انا                            =     I
دوست داشتن / Love  / حب       =    love
تو (ت) / you  / انت (ک)             = تو
حال از جدول نگاه می‌کنیم که با هفت حرف زیر مواجه هستیم که از سمت چپ شروع می‌کنیم به نوشتن یعنی اول “I ”  و سپس “love ”  و بعدش  “تو”

این یعنی:
“دوستت دارم”
یا ” I love you “
یا ” انا حبک”
به‌هرحال شاید در ابتدا روش ساده‌ای به نظر نرسد ولیکن وقتی فراگیر شود مانند شکلک (ایموجی) می‌تواند به راحتی قابل فهم باشد. در ضمن این یک روش ابداعی بود و هر کسی می‌تواند از آن الگو بگیرد. شاید علامت‌های بهتری نیز انتخاب نماید. در ضمن می‌توان برای این حروف زبان دیجیتالی؛ آوا (تلفظ) نیز در نظر گرفت و پیشنهاد می‌شود که انجمنی بنام “زبان دیجیتالی” از بین همه‌ی افراد کشورهای جهان تشکیل شود تا دایره المعارف زبان دیجیتالی را تهیه نمایند و برابر جدول پیشنهادی فوق آوا و تلفظ آن را نیز همگانی نمایند چراکه زبان مادری هر کشوری هم یک نوع سرمایه است که می‌تواند به‌عنوان سرمایه همگانی از آن استفاده نمود.
 
 
 
 
منابع:
کتاب اعتبار دیجیتالی و انرژی صفر و یک ، حسن دولت آبادی (امیررها) ، انتشارات طاهری، سال 1400
کتاب مدیریت هوشمندانه همه چیز (1) ، حسن دولت آبادی(امیررها) ، انتشارات آیات اشراق ، سال 1400
تحول دیجیتال، جورج وسترمن، اندرومکافی،دیدیه بنه، ترجمه: مهدی شامی زنجانی، شادی ایراندوست، انتشارات نص، سال ۱۳۹۶
ماتریس دیجیتال، ونکات ونکاترامان، ترجمه: مهدی شامی زنجانی، مصطفی بازیار، انتشارات هورمزد، ۱۳۹۸
رضائی، تیمور(1393)، اولویت بندی و ارزیابی شاخص های حکمرانی خوب شهری در شهرهای مقصد گردشگری، پايان نامه كارشناسي ارشد ، مدیریت اجرایی ،دانشگاه مازندران
کتاب درآمدی بر حکمرانی فضای مجازی نویسنده: سیدابولحسن فیروزآبادی انتشارات دانشگاه امام صادق(ع) ، سال 1399
کتاب قاره ششم – سرزمین دیجیتالی ، نویسندگان : حسن دولت آبادی(امیررها) ، عاطفه السادات موسوی، سارا دولت آبادی ، انتشارات آیت اشراق ، سال 1401 و سال 1403
مدیریت کسب‌وکار با گرایش فناوری اطلاعات-حسن دولت آبادی(امیررها) ،وحیده غفاری، انتشارات چشمه گلستان ، سال 1403
مدیریت عمومی در محیط کسب‌وکار نوپا-حسن دولت آبادی(امیررها)،عاطفه السادات موسوی، انتشارات چشمه گلستان،سال1403


[1] – Governance 
[2] – ICT (Information and Communications Technology(
[3] – Virtual world
[4] – Internet of Things   (IoT)
[5] -Building Management System (BMS)
[6] -Internet of Everything ( IoE)
[7] – Information Technology ( IT)
[8] -make smart
[9] – Virtual world
[10] – Intelligent management of everything (IMoT)
[11] – Resource allocation
[12] – Orchestration
[13] – Cross-functional
[14]Digital Economy
[15] – همایش‌های سالانه Symposium/ ITxpo  در اکتبر سال ۲۰۱۵ در اورلاندو ایالت فلوریدا
[16] – Information of Every
[17] – Advanced Machine Learnin
[18] – ICT(Information and Communications Technology (
[19] – Valnerability
[20] – Asset
[21] – ISO
[22]– Digi Help