چکیده:
زندگی بشر از نخستین روز پیدایش با تغییر و تحولاتی روبرو بوده است و انسان همواره برای به دست آوردن علم و آگاهی با اختراع و توسعهی فناوریهای مختلف تلاش کرده است تا زندگیاش را به بهترین شکل تغییر دهد. همه ابعاد زندگی ما از سادهترین امور روزمره گرفته تا پیچیدهترین سیستمهای مدیریتی تحت تأثیر این خواست بشر بوده و هست. هر وسیلهای که به دست انسان ساخته میشود یک نوع فناوری است برای مثال کشاورزی، شکار و هر چیزی که با بهره از علم به یک کاربرد روزمره تبدیل شود فناوری است و آیندهای روشن از دانش و هنر را به ما نشان میدهد.
میتوان گفت فناوری[1] به معنای دارندگی یک چیز است، هر چیزی که در طول عصرها ساختیم یا به دست گرفتیم و از آن استفاده کردیم؛ فناوری است. در واقع فناوری ارمغانی است که دنیای ما را گستردهتر و راحتتر و هیجانانگیزتر میکند. هر آنچه که برای ما خیال است ممکن است روزی به خاطر پیشرفتهای علمی و ظهور فناوریهای جدید به واقعیت بپیوندد. زندگی انسان با این پیشرفتها کاملاً تغییر کرده و با همان سرعتی که فراگیر شدهاند کمکم منقرض شده و جای خود را به فناوریهای جدید خواهند داد. تأثیر محصولات این فناوری بر سبک زندگی حیرتآور و غیرقابل انکار است. بعنوان مثال در زمینهی سلامتی امروزه رباتهای جراح بهراحتی بخشهایی از بدن انسان را جراحی میکنند که دسترسی به آنها برای جراح بسیار دشوار است و یا آموزش دیگر در میز و تخته خلاصه نمیشود و روشهای آموزش و یادگیری مطالب در عصر حاضر بههیچعنوان با روشهای آموزش سنتی قابلمقایسه نیست.
ما در شبانهروز مدام در حال کسب اطلاعات از رسانههای مختلف بالخصوص شبکههای اجتماعی هستیم. حتی زمانی که رانندگی میکنیم و پشت چراغقرمز هستیم، شبکههای اجتماعی خود را مرور میکنیم و یا با استفاده از همین شبکهها با فردی در کیلومترها دورتر در کشورهای دیگر در حال مکالمه هستیم. در تمام این حالات از رسانه اجتماعی استفاده میکنیم و در حال تبادل اطلاعات هستیم پس زندگی کنونی ما با رسانه بالخصوص شبکههای اجتماعی عجین شده است و ما نمیتواتیم از آن جدا باشیم و میتوان گفت که این نوع فناوری مانند تلفن همراه و شبکه اجتماعی عضوی از زندگی و حتی از بدن ما گشته است که مانند هوا به آن نیازمند گشتهایم. در چنین فضایی باید “زیستفناوری اطلاعات در فضای مجازی” و به عبارتی “زیست رسانهای ” که بخشی از فناوری اطلاعات است را بیاموزیم تا بتوانیم زندگی مطمئنتر، آرامتر و مفیدتری داشته باشیم.
کلید واژه : فناوری اطلاعات و ارتباطات ، رسانه، هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء، مدیریت زیست، سواد رسانه، فضای مجازی، عصر دیجیتال و ایده (دیجیده)
نویسنده : حسن دولت آبادی (امیررها)
1 – مقدمه:
امروزه به لطف فناوریها بالخصوص فضای مجازی و دیجیتال ؛ همه میتوانند با داشتن یک رایانه، تبلت یا هر دستگاه الکترونیکی دیگر به اینترنت متصل شوند و بر آگاهی خودشان بیفزایند. دانشآموزان امروزی دیگر برای شبهای امتحان نکتهبرداری نمیکنند و به جای آن از نرمافزار کاربردی[2]، کتابخانههای برخط[3]، سایتها و جلسات آموزش مجازی استفاده میکنند. یکی دیگر از تأثیرات شگرف فناوری در زندگی ما تغییر در نحوه خریدوفروش است. شاید سالها پیش کسی تصور نمیکرد روزی میتوان در منزل یا هر جای دیگری فقط با چند کلیک از طریق تلفن همراه همه نوع کالایی را خریداری و یا به فروش رساند. در دنیای دیجیتال امروز، تقریباً این نوع خریدوفروش جزئی از زندگی روزمره ما شده است. در حال حاضر تلفنهای هوشمند و رسانههای اجتماعی[4] و نرمافزار کاربردی، گفتگوی مجازی با سرعت بسیار زیاد را در دسترس ما قرار داده و برقراری ارتباط را سادهتر کردهاند. آنچه که مسلم است در حال حاضر همه علوم از پزشکی گرفته تا صنایع و حتی صنعت گردشگری به دنبال استفاده از این فناوری هستند و این پیشرفت فناوری دنیای امروز را بیشتر میتوانیم در قالب انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات ببینیم که از آن بعنوان عصر اطلاعات و ما از آن بعنوان عصر دیجیتال و ایده (دیجیده) یاد میکنیم. یکی از تأثیرات شگرف فناوری در رسانه بوده است بطوریکه نوآوری در فناوریهای اطلاعرسانی، نسل بشر امروزی را به عصر رسانههای برخط (آنلاین) وارد نموده است که در آن هر کس دسترسی سریع به اخبار و اطلاعات دارد.
پر واضح است که با حجم پیشرفت پر سرعت فناوریهای اطلاعات ؛ باید عصر حاضر را بهواسطه بهرهگیری از این تکنولوژیهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی و استفاده از دیجیتال و ظهور ایده، «عصر دیجیده (دیجیتال و ایده)» نا بنهیم. دنیای اطلاعات و ارتباطات در عصر کنونی تأثیرات شگرف و بیمانندی در عرصههای مختلف، پدید آورده است. این اثرگذاری بهگونهای مشخص در «صنایع اطلاعاتی و ارتباطی» که بهمنظور مهار جریان اطلاعات و نیز استفاده هر چه مطلوبتر از آن برای مقاصد گوناگون به وجود آمده، کاملاً مشهود است. یافتهها و اختراعات علمی دانشمندان در دوران کنونی حاصل همین تکنولوژیهای نوین جمعآوری، انباشت و اشاعه اطلاعات علمی و فنی است.
دستاوردهای نوین انسانی در جریان اختراعات و نوآوریهای جدید بهطور پیوسته بر گستره و دامنه تکنولوژیهای اطلاعات و ارتباطات افزودهاند. بدین ترتیب تکوین دنیای جدید قبل از هر چیز، مدیون دستاورد تکنولوژیهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی است. رکن اصلی این فنون، امروزه کامپیوتر و ابزارهای ارتباطات راه دور است. کامپیوترها اساساً کار پردازش و انباشت اطلاعات را انجام میدهند و در ارتباطات راه دور امکانات پخش و توزیع این اطلاعات را در سطح بسیار وسیعی فراهم میسازند؛ بنابراین تکنولوژیهای اطلاعاتی به مدد ابزارهای ارتباطی رسالت خود را که همانجا به جایی و انتقال اطلاعات است، انجام میدهند.
از زمان اختراع شبکه جهانی وب، حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات بهسرعت گسترش یافته است. امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات؛ تبلتها، تلفنهای هوشمند، فناوریهای فعالشده با صدا، تراشههای کامپیوتری نانومتری، رایانههای کوانتومی و… را در برمیگیرد. همچنین، رایانش ابری که اولین بار در دهه 1960 معرفی شد، اکنون بخشی جداییناپذیر از استراتژیهای بسیاری از سازمانها است. در طول دهه گذشته، پیشرفت فناوریهای دیگری نیز بر دنیای فناوری اطلاعات تأثیر گذاشته است. از جمله:
ـ رسانههای اجتماعی
رسانههای اجتماعی مجموعهای از کانالهای ارتباطی آنلاین است که به ورودی، تعامل، به اشتراکگذاری محتوا و همکاری مبتنی بر جامعه اختصاص یافته است. وبسایتها و برنامههای کاربردی اختصاص داده شده به انجمنها، میکروبلاگینگ، شبکههای اجتماعی، اجتماعی نشانه، گزینش اجتماعی و ویکی در میان انواع مختلف رسانههای اجتماعی هستند.
ـ اینترنت اشیا
اینترنت اشیا در حال حاضر یکی از مفاهیم نوین در فناوری روز دنیاست که کاربردهای فراوانی در تمام زمینههای زندگی و صنعت به کمک دارد. مجموعهای از اشیاء به هم متصل شده، پتانسیل ارائه خدمات زیادی دارند. مثلاً فرض کنید که برنامه کاری خود را وارد تلفن همراهتان کردهاند. زمانی که صبح باید از خواب بیدار شوید تا به جلسه برسید، از روی تقویم برنامه کاریتان مشخص میشود. نیم ساعت جلوتر از بیدار شدنتان سیستم هوشمند منزل شروع به گرم کردن آب برای حمام میکند. اگر زمستان باشد و حسگرهای منزل تشخیص دهند که دمای هوا در شب به حد یخزدگی رسیده بوده است، برنامه بیدار شدن شما را پنج دقیقه به جلو میاندازند تا زمان کافی برای گرم کردن خودرو خود داشته باشید. وضعیت ترافیک توسط خیابانهای هوشمندِ مجهز به حسگر و خودروهای هوشمند به دست شما میرسد. اگر بهوسیله نقلیه عمومی نیاز داشته باشید برنامه حرکت آنها به صورت پویا به شما داده میشود. برای مثال ممکن است در اثر ترکیدگی لوله آب، یکی از خیابانها موقتاً مسدود شده و بنابراین اتوبوسهای هوشمند، زمان جدید سفر خود و مسیر جایگزین و تأخیر احتمالی را محاسبه و در اختیار اشیاء درخواستکننده این اطلاعات میگذارند و برنامه شما بر حسب آن ریخته میشود تا شما بهموقع به جلسه خود برسید.
در مثالی دیگر شبکه برق و لوازم پرمصرف متصل به آن مانند لباسشویی، ظرفشویی و غیره را در منزل در نظر بگیرید. در حال حاضر این اشیاء با یکدیگر ارتباطی ندارند و تنها موجود هوشمند مجموعه، انسان است که آنها را بکار میاندازد. اما تصور کنید که انسان تنها دستور کار را به آنها بدهد و هماهنگی و زمان شروع به کار را خود این اشیاء با گفتگو با هم به صورت هوشمندانه تعیین کنند. در این صورت آنها ساعت اوج مصرف شروع به کار نمیکنند و درصورتیکه این کار اجتنابناپذیر باشد، وسایل پرمصرفی مانند لباسشویی و ظرفشویی همزمان با هم دراینباره شروع به کار نخواهند کرد، چرا که برای شبکه توزیع مضر خواهد بود. این گفتگو میان وسایل برقی میتواند از مرزهای یک خانه فراتر رفته و میان وسایل برقی خانههای یک محله و یا حتی شهر صورت گیرد. بهطورکلی نیز هدف اینترنت اشیاء، تسهیل و تغییر زندگی بشر به سمت افزایش بهرهوری و صرفهجویی و کاهش زمان و هزینه است.
ـ هوش مصنوعی
هوش مصنوعی با استفاده از ابزارهای چهارگانه بینایی ماشین، پردازش زبان طبیعی، پردازش گفتار و دادهکاوی در بخشهای مختلف صنعت رسانه ازجمله رادیو و تلویزیون، اخبار، سایتها و رسانههای اجتماعی میتواند به تولید و نظارت بر محتوای متنی، صوتی و تصویری بپردازد. هوش مصنوعی در صنعت رسانه تحولات بزرگی را در سالهای اخیر ایجاد کرده و موجب افزایش بهرهوری در موارد زیادی ازجمله تولید محتوا، ارتباط با مخاطب و درک مخاطب شده است. این امر باعث توجه بیشازپیش شرکتهای بزرگ و فعالان حوزه رسانه به هوش مصنوعی و به خدمت گرفتن ابزار و امکانات آن شده که در بازار داغ رقابت امروز برای جذب مخاطب بیشتر، به یک امر حیاتی تبدیل گردیده است. کاربردهای هوش مصنوعی:
- کاربرد عمومی
- تلویزیون و رادیو
- اخبار
- رسانههای اجتماعی…
کاربردهای هوش مصنوعی در سایتها و رسانههای اجتماعی
امروزه سایتها و رسانههای اجتماعی به یکی از اصلیترین مراجع برای انتشار محتوای اخبار، دیدگاهها و بیان عقاید و اهداف در خصوص رویدادها، سیاستها، خدمات و محصولات تبدیلشدهاند. در سالهای اخیر، حضور هوش مصنوعی در رسانههای اجتماعی بسیار پررنگتر شده و توانسته مزایای بیشماری را برای افراد ازجمله تأثیرگذاری بیشتر و آمارگیری راحتتر از اطلاعات رقم بزند. برخی از کاربردهای هوش مصنوعی در رسانه در دسته سایتها و رسانههای اجتماعی به شرح زیر است:
- شناسایی تصویر در سایتها و رسانههای اجتماعی
- ردیابی ویژگیهای ظاهری و اعمال فیلتر بر روی تصاویر
- تشخیص محتوای نامناسب
- دستهبندی کاربران و توصیه محتوا به آنها
- ارائه توصیههای شغلی
- ارسال پست و پیام شخصیسازیشده
- چتباتهای گفتگو
- مدیریت صفحه کاربری
ـ کامپیوتر ویژن
کامپیوتر ویژن یا بینایی کامپیوتر یکی از شاخههای علوم کامپیوتر است که شامل روشهای مربوط به دستیابی تصاویر، پردازش، آنالیز و درک محتوای آنها است. بینایی رایانهای به مسائل مختلفی از جمله استخراج داده از عکس، فیلم، مجموعه چند عکس از زوایای مختلف و پردازش تصاویر پزشکی میپردازد. بینایی کامپیوتر از یادگیری ماشینی برای تجزیهوتحلیل سریع حجم عظیمی از دادههای بصری استفاده میکند. بعنوان مثال اگر قفل گوشی خود را با تشخیص چهره باز کنید، از بینایی رایانه استفاده میکنید. این چهره عمومی بینایی کامپیوتر است؛ اما استفاده از آن در حال گسترش است و برخی از این موارد مانند نقش کامپیوتر ویژن در تعدیل محتوا، تشخیص فیشینگ، نظارت بر حمایتهای ورزشی و… از جمله کاربردهای آن است.
ـ اتوماسیون فرآیند رباتیک
امروزه تکنولوژی در ابعاد مختلف، بهخصوص در هوش مصنوعی و رباتها رشد چشمگیری داشته است. اینکه در آینده ربات جای انسان را در کسبوکارها پر کند، چندان هم دور از انتظار نیست. اتوماسیون فرآیند رباتیک (RPA) فناوری جدیدی است که از رباتها برای خودکارسازی فرایندها استفاده میکند. بهبیاندیگر، اتوماسیون رباتیک، نوعی تکنولوژی است که برای نرمافزارهای کامپیوتری این شرایط را فراهم میکند تا عملکرد انسان را هنگام استفاده از یک سیستم دیجیتال، شبیهسازی و یکپارچهسازی کنند.
نرمافزاری که عملیات شبیهسازی را اجرا میکند ربات نامیده میشود. در واقع رباتها رفتار انسانها را هنگام کار با کامپیوتر تقلید میکنند. رباتها میتوانند دادهها را دریافت کنند، اپلیکیشنها را اجرا کنند، با آنها تعامل کنند و با سایر سیستمها ارتباط برقرار کنند. رباتها بر روی وظایف تکراری و خستهکننده اما مهم تمرکز میکنند و هیچ خطایی ندارند. با اضافه زمان ایجاد شده، نیروی انسانی فرصت دارد بر روی فعالیتهای ارزش محور و خلاقانه متمرکز شود.
ـ بیگ دیتا
بیگ دیتا یا کلان داده درواقع اصطلاحی است که برای حجم زیادی از دادهها استفاده میشود که خیلی سریع و پیچیده هستند و پردازش آنها با استفاده از روشهای سنتی، سخت و غیرممکن است. بهطورکلی ما با علم داده، دادهکاوری، تحلیل دادهها و یادگیری ماشین روبهرو هستیم. دسترسی و نگهداری حجم زیادی از اطلاعات و دادهها برای تحلیلهایی بعدی کاری زمانبر و پرهزینه است. ازآنجاییکه دادهها اهمیت زیادی دارند، بنابراین هر جایی که بتوان تحلیل خوبی داشت و اطلاعات مهمی را استخراج کرد، میتوان از کلان دادهها بهره گرفت. در ادامه چند مورد از مهمترین کاربردهای بیگ دیتا را بازگو میکنیم:
- صنعت آموزش
- تولید محتوای ویدیویی
- حوزه سلامت
- سیستم پیشنهاد
- دیجیتال مارکتینگ
-محاسبات سیار
محاسبات ابری در سادهترین تعریف، به معنی ذخیرهسازی و دسترسی به دادهها و برنامهها از طریق اینترنت است. از نگاهی دیگر میتوان محاسبات ابری را ارائه خدمات سختافزاری و نرمافزاری در اینترنت تعریف کرد. در اسم این فناوری، ابر فقط استعارهای از اینترنت است. شاید شما هم موافق باشید که دیگر انواع فلوچارتها و ارائههای تصویری نمیتوانند آنچنان که باید نمایانگر عظمت زیرساختهای اینترنتی موجود باشند. اما تصویر ابری با اتصالات گوناگون و ارائه اطلاعات در خروجی بهمثابه جریان بارش باران میتواند تا حدودی نشاندهنده وسعت اینترنت باشد.
محاسبات ابری چیزی فراتر از ذخیرهسازی محلی دادههایتان است. در حالت عادی شما میتوانید ذخیره دادهها یا اجرای برنامهها را از روی هارددیسک سیستم خود انجام دهید. هر چیزی که برای این کار نیاز دارید باید به صورت فیزیکی در دسترستان باشد. پس وقتی با یک کامپیوتر یا کامپیوترهای موجود در یک شبکه محلی سروکار داریم، دسترسی به دادهها سریع و آسان خواهد بود. این شیوه کاری، روند مرسوم صنعت کامپیوتر برای چند دهه بود. به عقیده برخی از افراد، این روش همچنان نسبت به روش محاسبات ابری از مزایا و محبوبیت بیشتری برخوردار است. با سیری در دنیای گسترده تکنولوژی و فناوری با سرعت رشد فناوری و پیچیدگیهای آن آشنا شدید. رسانه بعنوان قسمت مهم و اعظم این تکنولوژی دنیای گستردهای است که در ادامه بحث با ورود در دنیای رسانه بهضرورت بهرهگیری و مدیریت زندگی در آن خواهیم پرداخت.
2 – دنیای رسانه
دنیایی که هماکنون در آن بسر میبریم آمیزهای از تکنولوژی و فناوریهایی است که هر کدام به نوعی در زندگی بشری دخیل هستند. رسانهها نیز بهعنوان یکی از جلوههای زندگی امروزی بشر نهتنها از این حیث مستثنا نبوده بلکه نقشی کلیدی را عهدهدار هستند. آمارها نشان میدهد تقریباً در همه دنیا پس از خواب و کار برای تأمین معاش استفاده از رسانهها سومین کاری است که بشر انجام میدهد. تغییر ادبیات روزمره افراد جامعه در اثر استفاده از رسانهها و تقلید از برنامههایشان، خرافی شدن بخش بزرگی از جامعه تحت تأثیر سریالهای تلویزیونی، انتخاب پوشش، خوراک و شیوه انجام کار مطابق با تبلیغات رسانهای خود مؤید تأکید بر تأثیرگذاری بسیار زیاد رسانه در ایجاد و تغییر سبکهای زندگی افراد است. نکتهای دیگر که بر اهمیت روزافزون این مقوله مؤثر است وسعت ابعاد و زمینههای فعالیت رسانه است که خودبهخود طیف وسیعی از ابزارهای مدرن و تکنولوژیک را در برمیگیرد.
– رسانه و انواع آن
با توجه به گسترش روزافزون فناوری در دنیا، تعدد رسانهها مداوماً رو به گسترش است که در دستهبندی و گروههای گوناگونی قرار میگیرند که از جمله میتوان به گروههای زیر اشاره کرد:
1- رسانههای نوشتاری مانند مطبوعات، کتاب و مجلات.
2- رسانههای شنیداری مانند رادیو.
3- رسانههای دیداری مانند تلویزیون، سینما، اینترنت.
4- رسانههای ابزاری مانند اعلامیه، بروشور، تابلوی اعلانات، کاتالوگ، پوستر، تراکت، پلاکارد، آرم، لوگو، فیلمهای تبلیغی، فیلم کوتاه و بلند، سخنرانی، همایش و تئاتر.
5- رسانههای نهادی یا گروهی همچون روابط عمومیها، شرکتهای انتشاراتی، بنیادهای سینمایی.
6- رسانههای فرانهادی همچون خبرگزاریها، دفاتر روابط بینالملل، کارتلها، بنگاههای سخنپراکنی و تراستهای خبری، شرکتهای چند ملیتی سازه، فیلمهای سینمایی، شبکههای ماهوارهای.
– سواد رسانهای چیست:
سواد رسانه مجموعهای از مهارتهای قابل یادگیری است که به توانایی دسترسی، تجزیهوتحلیل و ایجاد انواع پیامهای رسانهای اشاره دارد و یک مهارت ضروری در دنیای امروزی به شمار میرود. برای حرکت در محیط رسانهای پیچیده امروز باید قادر به درک بهتر پیامهای رسانهای باشیم.
افراد، با سواد رسانهای قادر به کشف پیامهای پیچیدهی موجود در محتوای تلویزیون، رادیو، روزنامهها، مجلات، کتابها، بیلبوردهای تبلیغاتی، اینترنت و سایر رسانههای مستقل خواهند شد. آنها همچنین میتوانند رسانههای خود را ایجاد کرده و در شکلگیری فرهنگ رسانهای مشارکت فعالانه داشته باشند، این امر سبب میشود مردم از حالت مصرفی خارج شده، از رسانهها به صورت هوشمندانهای بهرهمند شوند.
سواد رسانهای میتواند به افراد جامعه کمک کند تا:
۱. چگونگی ایجاد پیامهای رسانهای را درک کنند.
۲. آنچه که رسانهها میخواهند ما را به باور آن برسانند را تشخیص بدهند.
۳. تعصبات، اطلاعات غلط و دروغهای رسانهای را تشخیص بدهند.
۴. قسمتی از داستان که کتمان میشود را کشف کنند.
۵. پیامهای رسانهای را بر اساس تجربیات خود، باورها و ارزشهایشان ارزیابی کنند.
۶. پیامهای رسانهای خود را طراحی، ایجاد و توزیع کنند.
در جامعه آموزش سواد رسانهای به رشد تفکر انتقادی و مشارکت فعال در فرهنگ رسانهای کمک میکند. هدف آن، دادن آزادی بیشتر به افراد به وسیلهی قدرت دادن به آنها برای دسترسی، تجزیهوتحلیل، ارزیابی و ایجاد رسانه است. همچنین محققان به این نتیجه دست یافتهاند که آموزش سواد رسانهای یک ابزار برای مقابله با الکل، تنباکو و سایر مواد مخدر، همچنین اختلالات تغذیهای، قلدری، خشونت، نژادپرستی و تبعیض است. بهطورکلی سواد رسانهای یکی از مهارتهای مهم زندگی کردن است. در زندگی عمومی سواد رسانهای به درک چگونگی ایجاد فرهنگ توسط رسانهها و انحصار رسانهای کمک میکنند.
3 – مدیریت زیست رسانه چیست؟
قبل از پردختن به موضوع اصلی با تعاریف زیر آشنا می شویم:
مدیریت اطلاعات :
تاکنون، تعاریف متعددی برای مدیریت ارائه شدهاست. برخی از مهمترین تعاریفی که ارائه شده، به قرار زیر است:
- هنر انجام کار بهوسیله دیگران یا تفویض کار
- فرایندی که طی آن تصمیمگیری در سازمانها صورت میپذیرد
- انجام وظایف برنامهریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی و کنترل
- علم و هنر هماهنگی کوششها و مساعی اعضای سازمان و استفاده از منابع برای نیل به اهداف سازمانی
- بازی کردن نقش رهبر، منبع اطلاعاتی، تصمیمگیرنده و رابط برای اعضای سازمان
- مجموعهای از عملیات آگاهانه و مستمر برای موفقیت یک سازمان میباشد.
مدیریت از دید کارکردی شامل وظایفی همچون برنامهریزی، تصمیمگیری، سازماندهی، نوآوری، هماهنگی، ارتباطات، رهبری، انگیزش و کنترل است.
مدیریت اطلاعات و ارتباطات چیست؟
جمعآوری اطلاعات از یک یا چند منبع و ارائه آن اطلاعات به یک یا چند مخاطب است. مدیریت به معنی سازماندهی و کنترل ساختار، ترکیب و پردازش و ارائه اطلاعات است. در طول سال ۱۹۷۰ مدیریت اطلاعات تا حد زیادی محدود به تصویر، تعمیر و نگهداری از فایلها و فایلهای مبتنی بر کاغذ، رسانهها و سوابق بود. با گسترش فناوری اطلاعات کار مدیریت اطلاعات در سال ۱۹۷۰ افق جدیدی یافت و شروع به فعالیت در زمینه تعمیر و نگهداری دادهها نمود. در واقع ذخیرهسازی اطلاعات معطوف به وسایل الکترونیکی شده و مدیریت اطلاعات سخت و سختتر شد. در اواخر سال ۱۹۹۰ زمانی که اطلاعات بهطور منظم در سراسر شبکههای رایانهای و همچنین توسط دیگر وسایل الکترونیکی منتشر شد، مدیران شبکه، به یک معنا، مدیران اطلاعات شدند و مدیریت اطلاعات و ارتباطات اینگونه معنا شد: “مدیریت نمودن (اداره نمودن) اطلاعات دریک سازمان که فناوری اطلاعات مدرن را به کار میبرد.”
– سیستم مدیریت محیطزیست
مجموعهای از فرایندها و رویههایی است که سازمان را قادر میسازد تا با کمک آن، اثرات محیط زیستی را کاهش و کارایی عملیاتی خود را افزایش دهد. این سیستم در اصل چارچوبی است که به سازمانها کمک میکند تا از طریق بررسی مداوم، ارزیابی و عملکرد محیطی، به اهداف محیطزیست خود دست یابند. فرض بر این است که این ارزیابیهای مداوم، فرصتی برای بهبود و اجرای عملکرد محیطی برای سازمان فراهم آورد.
– مدیریت زیست رسانه چیست؟
با مروری بر تاریخچه پیشرفت تکنولوژی و رشد فناوریها میبینیم که زندگی ما دائماً در حال تغییر و متناسب شدن با ظهور و بروز ابزارها و امکانات نو و جدید است. مثلاً با به وجود آمدن تلفن که راه ارتباطی بسیار ساده و راحتی است دیگر کسی با چاپار پیک ارسال نمیکند پس هر موضوعی میتواند در نوع زیست ما تأثیرگذار باشد و شرایط زندگی ما را تغییر دهد. مدیریت زیست رسانه یعنی زندگی با تکنولوژی و فناوری که رسانه نیز بخشی از آن میباشد را بپذیریم و با یادگیری نحوه کاربرد صحیح رسانه در زندگی ضمن بهرهبرداری از مزایا و کاربردها؛ خود را از آسیبها و چالشهای آن مصون نگهداریم. بنابراین مدیریت زیست رسانه یعنی مدیریت ابزار و امکانات در زندگی و اینکه از این ابزار در جهت زندگی سالم و درست کمک بگیریم.
4 – آسیبشناسی و راهکارهای مدیریت زیست رسانه
-ارتباط فناوری و رسانه با محیط زندگی
فناوری و رسانهها هر جا كه رشد میکنند داراي قدرت قابلملاحظهای براي شكل دادن به عقايد و باورها، دگرگون كردن عادات زندگي و ترويج رفتارهايي كمابيش مطابق ميل کنترلکنندگان رسانهها و محتواي آنها هستند. اين ديدگاه نه بر اساس کاوشهای علمي بلكه در اثر مشاهده محبوبيت بسيار زياد مطبوعات و رسانههای جديدي همچون فيلم و راديو و نفوذ آنها در ابعاد مختلف زندگي فردي و اجتماعي به وجود آمدهاند. رسانهها میتوانند آثار مضري نيز از لحاظ بزهكاري، تعصب و پرخاشگري و… داشته باشند. رسانهها در همه ابعاد زندگي افراد تأثیرگذار هستند اما نشان داده شده كه هر رسانهای در قالب ساختار موجود روابط اجتماعي و شرايط فرهنگي و اجتماعي معين عمل میکند. اين عوامل اجتماعي و فرهنگي در شكل دادن به عقايد، نگرشها و رفتار مورد مطالعه نقش درجه اول دارند و انتخاب، توجه و پاسخگويي به رسانه از سوي مخاطبان را تعيين میکنند. بنابراين امروزه هر چه رسانهها قدرتمندتر میشوند تأثیر مستقیمتری بر روي زندگي افراد میگذارند و رسانهها موقعيت يك نهاد اجتماعي مهم را كسب کردهاند و روزبهروز بیشتر مسائل زندگي عموم در عرصه رسانهها متجلي میشود.
– ارتباط فناوری و رسانه با سبک زندگی
فناوری و رسانهها یکی از تأثیرگذارترین عوامل در تغییرات سبک زندگی هستند. رسانهها میتوانند با انجام طرحهای پژوهشی در حوزه سبک زندگی و انتشار آن در رسانههای جمعی در خصوص فرهنگسازی و ترویج آن در بین خانوادهها و خصوصاً جوانان تأثیرگذار بوده، منتقلکننده دیدگاهها به افراد جامعه باشند. امروزه نقش رسانهها در تعیین سبک زندگی و سعادت و شقاوت بهگونهای است که در تصمیمات راهبردی نظامهای سیاسی، نادیده گرفته نمیشوند.
رسانهها بهعنوان یکی از عوامل مهم تأثیرگذار بر تحولات خانواده نقش اساسی در دگرگونی روابط درونی بین اعضاء آن داشتهاند. در واقع رسانه از سویی باعث تقویت برخی از ارزشهای اجتماعی و از سوي دیگر باعث تضعیف آنها شده است. آنچه میتواند نقش و اهمیت رسانه در بعد مثبت آن را افزایش دهد شناخت علمی و دقیق ویژگیها و کارکردهاي نوین خانواده است و تنها در این صورت است که رسانه میتواند با تولید برنامههای مناسب ضمن دستیابی به اهداف تعریف شده از پیامدهاي ناخواسته آن جلوگیري کند.
بنابراین، ما باید خود را از اینکه به صورت منفعلانه با رسانهها برخورد کنیم برهانیم و با تقویت و یادگیري مهارت تفکر نقاد و با افزایش آگاهی خود نسبت به رسانههاي ایجاد کننده پیام در اطراف خود به انتخاب رسانههاي سودمند بپردازیم و میزان استفاده خود از این رسانهها را معین کنیم و همیشه آگاه باشیم که رسانهها بر خود آگاه و ناخودآگاه ما اثر میگذارند. چه بخواهیم و چه نخواهیم، رسانهها در دوران کنونی بخشی جداییناپذیر از زندگی مردم شدهاند. مردم در طول شبانهروز از محتوای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و آموزشی و سرگرمی رسانهها استفاده میکنند. نسل کنونی جامعه از ابتدای حیاتش با رسانهها بزرگ میشود و در دنیای اطلاعاتی و ارتباطی امروز، این نسل، بخش عظیم فرهنگ، ارزشها و هنجارهای جامعه خود و دیگر جوامع را از رسانهها دریافت میکند. به عبارتی در دوران معاصر که به عصر اطلاعات و جامعه اطلاعاتی و ارتباطی معروف است، بخش عظیمی از جامعهپذیری نسلها از طریق رسانهها انجام میشود و نفوذ و تأثیر رسانه تا جایی است که برخی از نظریهپردازان ارتباطی بر این باورند که رسانهها اولویت ذهنی و حتی رفتاری ما را تعیین میکنند و اگر چگونگی فکر کردن را به ما یاد ندهند، اینکه به چه چیزی فکر کنیم را به ما القا میکنند.
– فعالیتهای رسانهها برای تعیین سبک زندگی به شرح ذیل است:
- رسانهها به فرایند هویتسازی کمک میکنند. مردم از طریق آنها خود و دیگران را میشناسند و رفتارهای مطلوب یا نامطلوب را معین میکنند. در این زمینه رسانهها بهمانند الگو یا معلم عمل میکنند که افراد جامعه بهتدریج با همراهی با آن شخصیت، رفتار و نگرش خود را درباره زندگی تغییر میدهند.
- رسانهها به فرایند معنایابی کمک میکنند. در جهانی که بهطور فزاینده پیچیدهتر میشود و جایی که حوادث و رخدادهای دور دست بسیار پراهمیت میشوند. بشر برای معنا بخشی به جهان بیشتر به رسانههای همگانی وابسته شده است.
- رسانهها به دلیل انتشار محتوای خشنود و سرگرمکننده لذتبخش هستند. این لذت میتواند از استفاده مستقیم محتوای رسانهای خاص باشد که از منظر زیباییشناسی است و یا غیرمستقیم هنگام گفتوگو با دیگران صورت میگیرد و درک همراه با لذت با توجه به ماندگاری بیشتری که در ذهن و ذائقه افراد دارد.
برای رسانهها در زندگی روزمره چهار نقش کلی قائل شدهاند:
- رسانهها به فرآیند ساخته شدن هویّت کمک میکنند. مردم از طریق رسانهها انگیزه پیدا میکنند تا درباره این موضوع که آنها میخواهند چه کسی باشند یا بشنوند فکر کنند.
- رسانهها به فرآیند معنا کمک میکنند، در جهانی که بهطور روزافزون پیچیدهتر میشود و در جایی که حوادث و رخدادهای دور دست بسیار پر اهمیت میشوند. بیشتر ما برای معنی کردن جهان به رسانههای همگانی متکی شدهایم.
- رسانهها برای مردم لذتبخش هستند. این لذت میتواند از استفاده مستقیم محتوای یک رسانه خاص باشد که از منظر زیباشناسی است یا غیرمستقیم هنگام گفتگو با دیگران صورت میگیرد.
- رسانهها به ساختمند شدن زندگی روزمره کمک میکنند. زندگی روزمره مبتنی بر عادتهاست و از رسانهها برای عادت بخشیدن به زندگی استفاده میشود.
پس وسایل ارتباطجمعی میتواند نقش و کارکردهای مؤثری در جامعه داشته باشد. مخصوصاً تلویزیون و رادیو (داخلی و خارجی)، اینترنت در میان وسایل ارتباطجمعی، ظرفیت و توان فوقالعادهای در جهتدهی به سبکهای زندگی دارد و فرد را در انتخاب نوعی از سبک زندگی از انواع مختلف سبکهای زندگی (سنتی، مدرن و …) کمک میکند.
– ارتباط رسانه با کسبوکار و اشتغال
رسانهها با توجه به خاصیت تبلیغی و فرهنگسازی با شیوه مخصوص و ذاتی خودشان، نقش بسزایی در ترویج فرهنگ کارآفرینی و ایجاد پایهها و اصول صحیح و لازم کارآفرینی و اشتغال در برنامههایشان دارند. مطبوعات هم به دلایل ویژگیهای نوشتاری و ساختاری و اجتماعی خود به فراگیری این موضوع کمک میکند.
اما در سمت مقابل حوزه کارآفرینی و مبانی و لوازم آن، خود رسانهها هم میتوانند مؤثر و محل نمود باشند، بهنحویکه خلاقیت، نوآوری، آزمایش راههای کارآمد و زودبازده، پرسرعت و دیگر خصیصههای یک عمل کارآفرینی در این حوزه بهغایت گسترده با نیروهای زیاد و ابزار زیاد میتواند موجبات رشد و بازدهی بالای آن را به وجود آورد. همچنین سود اقتصادی و سایر جنبههای معمول کارآفرینی را تأمین و جایگاههای جدید و مشاغل و عناوین جدید همراه با مقتضیات زمان و فرهنگ موجود را در عرصه رسانهای خلق کند که پویایی دائمی را برای اصحاب رسانه و برنامهها و سیاستهایشان پدید آورد.
حال این بسته به خود رسانهها از جمله مطبوعات یا تلویزیون و رادیوست که بخواهند با چه سرعت، توان و ظرفیتی فعالیت کنند و در راستای سایر ابزارهایی چون فناوریهای بهروز اطلاعات و ارتباطات در فضای مجازی و فضای رایانهای به بهبود وضعیت کارآفرینی در راستای خلق فرهنگ کارآفرینی یاری برسانند.
تأثیر کارآفرینی را در بسترهای رسانهای میباید یک ظرفیت جدید دانست که درصورتیکه در بدنه رسانهها کارآفرینی ترویج پیدا کند و خود رسانه این ساختار و سیستم کارآفرینی را پیاده کند، علاوه بر رشد و توسعه کیفی و کمی حوزه ارتباطی، تأثیر آن از دیدگاه رسانهای در جامعه نیز رسوخ پیدا میکند و خودبهخود باعث افزایش روح کارآفرینی در جامعه میشود و این تأثیر به شکلی سلسلهمراتبی تأثیر این نوآوری را قویتر میکند و باز این دوره کارآفرینی در رسانه و جامعه ادامهدار میشود و قوت مییابد.
با توجه به دسترسی سریع و گسترده به مخاطبان در رسانهها و توانایی گسترش اطلاعات و تغییر نگرشها میتوان گفت رسانهها نقشی کلیدی در ترویج فرهنگ نوآفرینی و کارآفرینی دارند. شناخت ظرفیتها، فرصتها و زمینههای مساعد باید به نهادینه کردن کارآفرینی در بین عموم شهروندان بهویژه جوانان و نوجوانان بینجامد.
فرایند تغییر و تحول مستمر و پرشتاب، مهمترین ویژگی عصر کنونی است و فرایند کارآفرینی و خلاقیت اساس و بسترساز تغییر و دگرگونی است. جهان امروز تحت تأثیر رسانهها و فناوریهای نوین ارتباطی میباشد که باعث افزایش سطح بینش و آگاهی مردم میشود و بر تمام فعالیتهای اجتماعی از جمله کار و کارآفرینی اثر میگذارد. کارآفرینی مانند یک موتور توسعه ملی است که در آن ایدههای جدید و مناسب برای بهرهبرداری از فرصتها و منابع موجود در راستای اشتغال، شناسایی و پیادهسازی میشود؛ بنابراین، آموزش و توجه کافی به کارآفرینان، ترویج کارآفرینی، ابتکار و استقلال فردی، حمایت از مالکیت فکری و انجام فعالیتهای گروهی در کنار حمایتهای دولت و منابع مالی برای گسترش کارآفرینی ضروری است.
از آنجا که مشاغل آینده، بیشتر ماهیت نرمافزاری، فکری، خدماتی و تخصصی دارند تا جسمی و سختافزاری، الزامات نیروی کار فردا، متفاوت با شرایط فعلی است. نیروی انسانی آینده باید به چند توانمندی اساسی مجهز باشد: نوآوری و خلاقیت، کارآفرینی، انعطاف و وفقپذیری، سواد فناوری، پژوهشگری، آیندهنگری و آیندهپژوهی. تمام اینها عناصر سازنده کارکنان دانشی آینده است. رسانه باید در این راه گامهای جدی و پویایی بردارد و خود در این مسیر پیشرو و الگو باشد.
با تکامل تکنولوژیهای ارتباطی که برجستهترین آنها ماهواره و اینترنت میباشند، فرایند جهانیشدن با شتاب عظیمی متبلور شده است. جهانی شدن، فرایند گریزناپذیری است که فواید و مضرات کثیری در پی دارد. تنها راه معقول، شناخت امکانات و توانمندسازی خویش برای مشارکت آگاهانه در این عرصه است؛ کشورهای درحالتوسعه با ایجاد زیرساختهای فنی مورد نیاز و فراهم آوردن امکانات لازم برای آموزش نحوه استفاده از رسانههای نوین ارتباطی، (اینترنت، ماهواره و …) میتوانند سطح زندگی مردم را ارتقا دهند و میتوانند با استفاده از برنامههای کشورهای موفق دیگر در زمینه تکنولوژی اطلاعات، در جلب سرمایه، فروش صنایعدستی و کارآفرینی به توسعه و رشد اقتصاد ملی کشور خود کمک نمایند. کشورهایی نظیر دولت بنگلادش بهعنوان الگوی موفق استفاده از تکنولوژی اطلاعات در زمینه کارآفرینی است که مثلاً با تأسیس یک مرکز تلفن در روستاهای دور افتاده و اعطای وام بهمنظور خرید تلفن همراه و فراهمسازی بستر استفاده از رایانه و اینترنت باعث عرضه تولیدات محلی در بازارهای جهانی شده است و این امر درآمد روستاییان را به مقدار ده درصد افزایش داده است.
– ارتباط فناوری و رسانه با محیطزیست
فناوری و رسانهها در عرصهی اطلاعرسانی شفاف، دقیق و بیان حقایق مسایل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، محیط زیستی و… نقش بیمانند دارند. شتاب گرفتن چالشهای محیط زیستی حیات جامعه بشری و دیگر گونههای زیستی را با تهدید جدی مواجه نموده است. دوستداران محیطزیست به این باورند که رابطهی انسان با محیطزیستشان به احساسات فرد نسبت به طبیعت بازمیگردد تا زمانیکه انسان محیطزیست را از آن خود نداند و ارتباط معقول با محیطزیست خود برقرار نکند، در استفاده و بهبود چالشهای محیطزیستی دچار مشکل خواهد شد. وابستگی و ارتباط متقابل انسان و محیطزیست، تأثیرات قابلملاحظه بالای یکدیگر گذاشته است. ارتباط انسان با محیطزیست او هم از طریق احساسات شخصی فرد و هم از طریق تعقل و آگاهی فرد در مورد مسایل محیطزیستی صورت میپذیرد. منشأ هر دو اصل، فرهنگ و دانش محیطزیست است.
فناوری و رسانهها، مبنا و اساس ارتقای دانش و فرهنگ محیطزیست محسوب میشوند. مشارکت رسانهها در حفاظت از محیطزیست الزامی پنداشته میشود و از اهمیت خاص در این قسمت برخوردار است. بدون همکاری رسانهها، حفاظت از محیطزیست و رسیدن به یک محیطزیست سالم برای زندگی غیرممکن است. رسانهها، با اطلاعرسانی محیطزیستی به طبقات مختلف جامعه و منعکس نمودن نقطه قوت و نقطهضعف ادارههای ذیربط، میتواند افکار مردم را نسبت به مسایل محیطزیستی حساس کند و زمینهساز ایجاد فرهنگ دوستی با محیطزیست و رشد دانش محیطزیست شود. مهمترین عامل ارتباطی متخصصین محیطزیست و مردم، رسانهها محسوب میشود. رسانههای دیداری مانند تلویزیون، رسانههای نوشتاری مانند روزنامهها و مجلات، رسانههای شنیداری مانند رادیو، هر یک نظر به ویژگیها و ظرفیت خود، میتوانند تأثیر قابلملاحظهای در حفاظت از محیطزیست و فرهنگسازی محیط زیستی داشته باشند. رسانهها از سال ۱۹۶۰ به اینسو، نقش مهمی در آگاهیدهی موضوعات محیط زیستی بازی نمودهاند. گفته میشود که حدود ۳۰ سال است که خبرنگاران و مسئولان بخش رسانه، در کنار مقامات دولتی، فعالان محیط زیستی، دانشمندان و صنعتگران روی، بحثهای محیط زیستی و تصمیمگیری در این زمینه میپردازند.
مردم امروز، توجه جدی و ویژهای به رسانهها دارند. بخش زیادی از اوقات شبانهروزی انسان امروزی – خواسته و ناخواسته – با رسانهها گرهخورده است. ازاینرو؛ رسانه میتواند سادهترین، تأثیرگذارترین و در دسترسپذیر ابزار آگاهی مردم در قبال حفاظت از محیطزیست باشد. کشورهای درحالتوسعه، نسبت به کشورهای پیشرفتهتر در وضعیت نابسامان آموزشوپرورش، اطلاعات جمعی، دانش محیطزیست و بهداشت قرار دارند، نیاز پنداشته میشود تا کشورهای درحالتوسعه، با یک سیستم قدرتمند رسانهای مجهز شوند. از دیدگاه بیشتر نظریهپردازان، اطلاعرسانی، آموزشوپرورش، آگاهیدهی، فرهنگسازی و ارتقای دانش محیطزیست، شاید از مهمترین فعالیتهای رسانهها باشد. نهادهای رسانهای نقش قابلتوجهی در تفسیر و تحلیل اطلاعات دارند و میتوانند افراد جامعه را در تفسیر بهتر زندگی اجتماعی یاری رسانند. در کشور ما نیاز به فرهنگسازی و ارتقای دانش محیطزیستی، حتی بیشتر از پیش محسوس است که این امر، بدون مشارکت و همیاری فناوری و رسانهها غیرممکن بهنظر میرسد.
– ارتباط رسانه با اجتماع و خانواده
در بین رسانههای نوین ارتباطی و اطلاعاتی، فضای مجازی و دیجیتال بالخصوص اینترنت از جذابیتها و امکانات فراگیری برخوردار است. این امر سبب شده است که این رسانه نوظهور جایگاه گستردهای برای خود در عرصه تعاملات اجتماعی و سایر عرصهها کسب کند و چنان سرعت و عمقی به تغییرات اجتماعی بدهد که حتی پابرجاترین عرصه حیات بشری، یعنی خانواده را نیز تحت تأثیر خود قرار داده و سبب شکلگیری دگرگونی جدی در نهاد خانوادهها شود. خانوادهها از نهادهای مهم جامعه بشری، زیربناییترین و اولین نهاد اجتماع به شمار میروند و تأثیر آنها بر رشد، تعادل و شکوفایی افراد و جامعه به حدی است که هیچ صاحبنظری نمیتواند آن را انکار کند؛ بنابراین تأثیرپذیری و متزلزل شدن نهاد خانواده در جامعه از طریق اینترنت میتواند مسائل و مشکلات متعددی را به وجود آورد. بر این اساس، شناخت تأثیرات رسانههای جدید، بهویژه در زمینه حفظ هویت، پایداری و سلامت خانوادهها، ضروری است.
خانواده یکی از نظامهای اولیه جوامع بشری است که با وجود تحولات اساسی، در اهداف و کارکردهای خود ثابت مانده و هنوز در همه جوامع اهمیت اساسی دارد. خانواده مناسبترین نظام برای تأمین نیازهای مادی، روانی و معنوی بشر بوده و بهترین بستر را برای تأمین امنیت و آرامش روانی اعضا، پرورش نسل جدید و اجتماعی کردن فرزندان و برآورده ساختن نیازهای عاطفی افراد فراهم آورده است. بااینحال، در عصر حاضر با گسترش رسانههای جدید، بهویژه اینترنت، نظام خانواده دچار مشکلات و چالشهای اساسی شده و حتی گاه اساس و تمامیت آن نیز زیر سؤال رفته است.
شاید خیلی بدبینانه به نظر برسد اگر بگوییم ما مثل حشرهای که در تار عنکبوت گرفتار شده، در محاصره رسانه و فناوریهای مرتبط به آنیم، ولی حقیقت دارد. رادیو، تلویزیون، ماهواره، اینترنت، تلفن همراه و…؛ کمتر کسی است که حداقل ساعتی از روز را با یکی از اینها سپری نکند. استفاده از این ابزار و فناوری نو برای برقراری ارتباط، به دلیل شتابی که به زندگی میدهند و شرایطی که برای شیوه ارتباط فرد ایجاد میکنند و فرهنگی که در دل خود دارند و ترویج میدهند، آثار عمیقی در روابط خانوادگی و اجتماعی فرد دارند.
یکی از معیارهای خانواده منسجم، پیوند عاطفی است. این پیوند با گفتوگوی مداوم و تبادل افکار میان اعضای خانواده، شکل میگیرد و بهعنوان عاملی انگیزشی، بر انسجام خانواده میافزاید. این روند میتواند همچنان ادامه یابد. بر این اساس، پیوند عاطفی و انسجام خانواده، ارتباط مثبت و همبستگی بالایی با یکدیگر دارند. عوامل گوناگونی به پیوند عاطفی خانواده آسیب میرساند و در نهایت به همپیوستگی آن را تهدید میکند. یکی از این عوامل، گسترش رسانههای جمعی و زیادهروی در استفاده از آنهاست. رسانههای جمعی بهویژه رسانههای شنیداری که ارتباط آنها یکسویه است، به دلیل کارکرد متنوع خود و دگرگونسازیهای پیوسته، رفتهرفته جای ارتباطهای دوطرفه از نوع چهره به چهره را گرفته و توانستهاند فضای انفرادی را جایگزین فضای اجتماعی خانواده کنند، بهگونهای که گسترش فنی رسانههای شنیداری و رایانهای، ارتباط مستقیمی با فردگرایی و دوری از گروه دارد.
در این سیر، ارتباط فرد با رسانه الکترونیکی و بیاحساس شکل میگیرد و به دلیل برتری تکنولوژیکی و تجهیز فنی ابزارهای رسانهای، نوعی بیم فرهنگی و انفعال شخصیتی در فرد ایجاد میشود. در نتیجه افراد خانواده به جای گفتوگوی صمیمی با یکدیگر، با ابزارهای الکترونیکی ارتباط برقرار میکنند، ارتباطی که فاقد بار احساسی و عاطفی است. این آسیب در ارتباط میان فرزندان و والدین و ارتباط زن و شوهر، بیشتر خود را نشان میدهد.
تجربهها نشان میدهد که هر اندازه ارتباط میان فرزندان و والدین و همچنین ارتباط میان همسران، به دلیل تغییر مخاطب کاهش مییابد، اعضای خانواده از نظر عاطفی و هیجانی و نیز از نظر شناختی، از هم دورتر میشوند. بنا بر آمارهای رسمی میزان مشاهده تلویزیون در ایرانیان نزدیک به چهار ساعت و نیم در روز است. این میزان بسیار زیاد است و میتواند به کاهش فضای گفتوگو میان اعضای خانواده بینجامد. نتیجه ادامه این روند، افزایش فردگرایی و کاهش جمعگرایی است که عامل مهمی در از هم گسستگی خانواده قلمداد میشود.
برای رهایی از این وضعیت، باید فرهنگ استفاده از ابزارهای رسانهای گسترش یابد؛ در این فرهنگ این ابزارها باید در خدمت انسانها باشد نه شکلدهنده رفتار آنها. البته رسانهها هر اندازه نجابت به خرج دهند و به سلامت پیام خود اهمیت بدهند، نمیتوانند جای ارتباط چهره به چهره را بگیرند. پس خانوادهها باید به کاهش استفاده از ابزارهای رسانهای و استفاده کنترل شده از آنها برای رسیدن به اهداف مورد نظر، روی آورند. طبیعی است در این وضعیت فضای خانواده برای گفتوگو و همکلامی آماده میشود.
– ارتباط فناوری و رسانه با مردم و جوانان
یکی از مسائل روانشناختی درباره اینترنت، هویت ناشناس کاربر است. هویت، واجد سه عنصر است: عنصر شخصی، فرهنگی و اجتماعی که هر یک در تکوین شخصیت فرد نقش مهمی را ایفا میکنند. در مقایسهها، هویت شخصی ویژگی بیهمتای فرد را تشکیل میدهد و هویت اجتماعی در پیوند با گروهها و اجتماعات مختلف قرار میگیرد. اینترنت صحنه فرهنگی و اجتماعی است که فرد خود را در موقعیتهای متنوع نقشها و سبکهای زندگی قرار میدهد. در این فضای عمومی، مهارت فرهنگی جدیدی لازم است تا با تنظیمات نمادین بتوان بازی کرد. پایگاه شخصی نمونهای مدرن است که چگونه کاربر اینترنت خود را برای مخاطبان جهانی معرفی میکند برای بیان افکار،احساسات، علایق و آراء،از متن مناسب، گرافیک، صدا و فیلم استفاده مینماید. با امکانات و گزینههای فراوانی که رسانههای عمومی از جمله اینترنت در اختیار جوانان میگذارد، آنان دائماً با محرکهای جدید و انواع مختلف رفتار آشنا میشوند. چنین فضایی هویت نامشخص و دائماً متحولی را میآفریند، خصوصاً برای نسلی که در مقایسه با نسل قبل با محرکهای فراوانی مواجه است.
جوان، بهخصوص در دوران بلوغ که مرحله شکلگیری هویت اوست و همواره به دنبال کشف ارزشها و درونیکردن آنها میباشد، با اینترنت و حجم گسترده، حیرتانگیز و گوناگون اطلاعات مواجه میشود و ناچار است که در این دنیای مجازی، هویت خویش را از این طریق پیدا کند. لذا ممکن است اینترنت در ایجاد هویتیابی جوانان اثر منفی داشته باشد. از سوی دیگر، گاهی برخی از ویژگیهای شخصیتی مانند: سن، تحصیلات، محل سکونت و حتی جنسیت در اینترنت از بین میرود؛ بهعنوان نمونه، بسیاری از افرادی که در اتاقهای چت مشغول گفتگو با یکدیگر میباشند، با مشخصاتی غیرواقعی ظاهر شده و از زبان شخصیتی دروغین که از خود ساختهاند و آن را به مخاطب یا مخاطبان خود معرفی کردهاند، صحبت میکنند و همین شخصیتهای ناشناس تأثیرات شگرفی را بر یکدیگر مینهند.
– ارتباط رسانه با سیاست و حکومت
تأثیر رسانهها در تحولات اجتماعی و سیاسی جوامع قابل مشهود است. رسانهها میتوانند در کاهش عوارض روانی توسعه نقش مؤثری داشته باشند؛ بنابراین دوران گذار، تغییر و حرکت به سمت توسعه باید دوران نقد باشد. برای نایل شدن به توسعه، رسانهها میتوانند با آموزش، اطلاعرسانی و آگاهی بخشی و به عرصه کشاندن نخبگان و … این هزینهها را به حداقل برسانند.
در عصر کنونی به دلیل پیچیدگی اجتماعی ماهیت یافتن نقش رسانههای جمعی در ایجاد روابط افقی و عمودی در جوامع، کاربرد این وسایل در زمینههای فرهنگی، اقتصادی و سیاسی بیشازپیش چشمگیر شده است. بشر در هیچ زمانی از تاریخ خود، بهاندازه دوران حاضر سیاسی نبوده است و بهاحتمالزیاد میتوان گفت یکی از عوامل مهم سیاسی شدن مردم، گسترش وسایل ارتباطجمعی بوده است. رسانههای گروهی با انعکاس اخبار و اطلاعات مربوط به رویدادها و مسایل اجتماعی در واقع میان مردم ارتباط برقرار کرده است و آنها را نسبت به مسایل یکدیگر مطلع میسازند. این کارکرد بهخصوص در تصمیمگیریهای سازگار با برنامههای زندگی برای مخاطبان رسانهها یا مردم تا آن حد سودمند است که میتوان از آن با نام شریان حیات اجتماعی یاد کرد. رسانهها قادرند با انعکاس نظرات انتقادی و عقاید مردم و مسئولان، میان دستاندرکاران امور حکومت و مردم ارتباط عمومی برقرار سازند. این کارکرد که مستقیماً به مشارکت سیاسی مردم در جوامع دموکراتیک مربوط میشود، اثر مستقیمی در افزایش یا کاهش مشروعیت سیاسی هیئت حاکمه، از طریق توجه به حل مشکلات مطرح شده خواهد داشت. بهطورکلی رسانههای گروهی همچون تیغ دودم هستند که میتوانند در راه تثبیت گام بردارند و هم قادر به ضربه زدن به آن هستند، چنانکه میتوانند همگنی و پیوستگی بهوجود آورند و قادر به وسعت بخشیدن و ژرف ساختن شکافهای اجتماعی نیز هستند و میتوانند بشارتدهندهی توسعه باشند و بذر ایدئولوژی ضد توسعه را در فضای جامعه بپراکنند. امکان این نیز وجود دارد که حس امنیت کاذبی که رسانهها بهاحتمال القاء میکنند غالباً ذهنها را از مسایل عینی دور میسازد.
گرچه شاید این موضوع در نگاه اول بیاهمیت جلوه کند ولی اگر بیتوجه از کنار آن عبور شود، پس از مدتی به پدیدهی مهیبی در جامعه تبدیل میشود. اهمیت موضوع آنگاه آشکار میشود که بر اثر جدی نگرفتن پیامدهای سوء توجه نکردن به واقعیات و بزرگنمایی پارهای از مسائل بیارزش در رسانههای گروهی برای مدتی طولانی جامعه دچار فرسودگی و خستگی روحی میشود. در چنین شرایطی، مطالعه آثار جانبی، فرسودگی سیاسی داخلی ما را به این نتیجه مهم رهنمون میسازد که هر دولتی که جمعیت و ساختار اداری آن مأیوس و بیاعتنا شده باشد، نمیتواند برای مدت طولانی از موقعیت امنیتی مناسبی برخوردار باشد. آنچه که مسلم است این است که ایجاد شور و شوق، حیات و بالندگی در تکتک اعضای جامعه که یکی از کارکردهای مثبت رسانههای جمعی است، تنها از رهگذر انتقال و بیان واقعیتهای جامعه و روشنگری در عرصهی تهدیدات منافع ملی تحقق مییابد.
– ارتباط فناوری و رسانه با تحصیل و آموزش
وسایل ارتباطجمعی ابزاری مهم برای توسعه ارتباطات و مناسبات اجتماعی در یک جامعه تلقی میشوند و بهعنوان عاملی در تغییر ساختارهای یک جامعه نقش مهمی ایفا میکنند. ظهور رسانهها و تأثیر شگرفی که بر همه حیطههای زندگی بشری گذارده بر هیچکس پوشیده نیست. از کارکردهای یک رسانه در جوامع بشری بحث آموزشی آن است که موضوع مهم و مورد توجه برای کشورها محسوب شده تا جایی که قسمت عمدهای از برنامهریزیها و سیاستگذاریهای هر کشور به رسیدگی و توسعه ابعاد آموزشی معطوف است.
رسانه و فناوری های آن حتی اگر برای آموزش نیز برنامهریزی نشود آموزشدهنده تلقی میشود چراکه مردم همواره از آن تأثیر پذیرفته و میآموزند و رسانهها فراهم آورنده دانش و ارزش در مردم تلقی میشوند این وسایل بر همه قلمروهای اجتماعی و حوزه آموزشوپرورش در مقام نهادی مسئول در برقراری نظم و همبستگی اجتماعی نیز تأثیر گذاشته و وجدان جمعی و رفتار جمعی را دگرگون میکند. امروزه آموزش در جامعه مدرن و نظاممند کنونی دارای سطوح مختلف فراگیر است و همه بخشهای جامعه را در برمیگیرد. این وسایل با قابلیت فراگیری، نفوذ بالا و تأثیرگذاری در زمینه آموزشوپرورش با توسعه ساختارهای موجود در آموزشوپرورش و گسترش وظایف آموزشی نقش اساسی را ایفا میکنند.
جامعه امروز بدون لحاظ کردن حضور و تأثیر رسانهها قابلدرک نیست و موضوع نقش و تأثیر این وسایل در نهادها و بخشهای گوناگون جامعه مورد بحثهای فراوان قرار گرفته و مقوله نفوذ آنها بر آموزشوپرورش و آموزش عالی از یک طرف و درک و تفسیر آنها در آموزشهای عمومی از طرف دیگر از اهمیت زیادی برخوردار شده است. تغییرات ناشی از توسعه تکنولوژی در سالهای اخیر و ظهور وسایل متنوع ارتباطی همانند اپلیکیشنهای موبایلی، اینترنت، گجتها و… برگزاری آموزشهای از راه دور و کلاسهای مجازی بیانگر عمق نفوذ وسایل ارتباطجمعی در نهادهای آموزشی است شبکههای اطلاعاتی جدید زمینههای گستردهای را برای آموزش و ارائه خدمات علمی و فرهنگی برای مخاطبان و تعامل بین آنها ایجاد میکنند و رسانهها در دوران سیطره تکنولوژی به ابزار آموزش دانش و پرورش استعدادها بدل شدهاند. کافی است در یک منطقه جغرافیایی هرچند کوچک کامپیوتر یا موبایل با مجموعهای از اپلیکیشنها در دسترس افراد باشد یا در مدرسهای سیستم اینترنت و کامپیوتری وجود داشته باشد و افراد استفادهکننده با کلیک روی قسمتی به دنیایی از اطلاعات دسترسی پیدا کنند. کتابهای الکترونیک و مجلات اینترنتی، اپلیکیشنهای آموزشی در حال حاضر بیشترین حجم مطالب و اطلاعات را در کمترین زمان و به سادهترین روش در دسترس افراد قرار میدهند.
در کنار همه این مزایا اما چالشهای زیادی با ظهور رسانهها و فناوریهای مرتبط با آن در حیطه آموزشوپرورش ایجاد شده است امروزه با رشد و توسعه گسترده تلویزیون و اینترنت نقش تربیتی و آموزشی خانواده و معلمان در مدارس و دانشگاهها با چالش روبهرو شده است. در گذشته اطلاعات از طریق کتب نوشته و معلمان به دانشآموزان و دانشجویان انتقال داده میشد و امروزه حجم وسیعی از اطلاعات از طریق رسانههایی چون اینترنت در کنار کتب و مجلات چاپی به آنها ارائه میشود که بعضاً در بسیاری موارد این مطالب با یکدیگر هماهنگ و یکسو نیستند و مغایر یکدیگرند و حتی در بعضی موارد اشکالات اساسی دارند و باعث انتقال مفاهیم غلط به آموزندگان میشوند. انباشت معلومات، عدم هماهنگی و پویایی دانشگاهها و مراکز آموزشی به نسبت وسایل نوظهور ارتباطی از دیگر چالشهای جدید در این حوزه است.
تضعیف نقش مرکزی نهادهای آموزشی و کمرنگ شدن مکان بهعنوان قالب الزامی کسب دانایی و از بین رفتن حضور در مکانی برای یادگیری از میان رفته و آموزش از راه دور جایگزین آن شده است. با طرح همه این چالشها و مشکلات بهوجود آمده بر اثر پیدایش رسانههای همگانی این نتیجه بهدست میآید که باید سامانههای آموزشی در کشورها بر اساس موقعیت رسانههای نوظهور تعریف شده و شیوههای یادگیری و آموزشهای سنتی بازنگری و نظام آموزشوپرورش باید بر اساس ظرفیتهای نوین، مفهومسازی مجدد شود و بین آموزشوپرورش سنتی و مدرن تعادلی برقرار شده تا محتوایی در خور و مناسب با شرایط توسعهیافته کنونی در اختیار افراد درگیر در نظام آموزشی قرار گیرد.
– ارتباط رسانه با علوم و فناوری
با وجود اینکه رسانهها خودشـان زاییده علم مـدرن و دنیای فناوری هستند، معمولاً افراد را در ساحت علمی و فناورانه رشد نمیدهند و برعکس، آنها را سطحی بار میآورند! چرا؟ چون تحقق واقعی ساحت علمی و فناورانه به تعمق و تأمل نیاز دارد و کاربران دنیای رسانهها مدام در فضایی سهل و ساده غوطهورند. همه ما بارها از ماشینحساب استفاده کردهایم، اما هیچکدام تا بهحال بررسی نکردهایم ماشینحساب چطور کار میکند! چون کارکردن با ماشینحساب بسیار ساده و شیرین است و زحمتی ندارد. وقتی فضای مدرن همهچیز را برای کاربری آدمها ساده میکند، باعث میشود افراد به کاربری رسانهها و فناوریها بسنده کنند و در علوم پایه ضعیف بار بیایند. در عمل، هر چقدر کاربری فناوریها و رسانهها توسعه بیابد، میل و انگیزه افراد برای رفتن به سمت مبانی علوم پایه ضعیفتر میشود.
وقتی علم مدرن در توسعه فناوریهای صنعتی و رسانهای پیشرفت میکند، بشر را با محصولات این توسعه درگیر میکند. امروز علم آنقدر در حل مسائل علوم طبیعی و تجربی توسعهیافته و به ساخت ابزارهای کاربردی برای زندگی دست پیدا کرده که بچههای ما بهسختی میتوانند در جایگاه نیوتن قرار بگیرند و از طبیعت سؤالات عمیق بپرسند. چون معلومات مدرسهای تا رسیدن به مرزهای علوم تجربی فاصله زیادی دارد و پیشازاین، افراد زیادی این مسیر را پیمودهاند و دستاوردهای این تجربههای پیشین امروز در کولهپشتی یا جیب هر دانشآموزی پیدا میشود.
فلذا افراد باید یاد بگیرنـد رسانـه صرفـاً تفنـن نیست. باید بدانند غـوطـهوری در رسانهها بایـد رهـاوردی بـرای زندگی واقعیشان داشته باشد. این به آموزش نیاز دارد. افراد الان به «کاربری فنـاوری» بسنـده کـردهانـد. این شـایـد در ظاهر اشکالی نداشته باشد، اما در واقع نتیجه مقهور بودن آنها نسبت به دستاوردهای فناورانه است. آنها فقط در صورتی از مزایای علوم تجربی بهره میبرند که یک شرکت بزرگ این علوم را به شکل فناوری در اختیارشان بگذارد. وگرنه نمیتوانند در تصمیمگیریهای زندگیشان از روش علمی بهره ببرند و از این بدتر، هرگز به مرتبه تولید فناوری نمیرسند. با این وجود توسعـه هوش مصنـوعـی میتواند به خدمت این هدف مهم درآید. جستوجو در منابع، یافتـن علاقهها و کشف سلیقهها، معرفـی اندیشـهها و اندیشمنـدان متناسب با سؤالات و سطوح فهم مخاطب، دسترسی به انبوه محتوای باکیفیت آموزشی و علمی، انتشار گسترده اسناد و شواهد و تصویرها و مستندات از پدیدهها و موضوعات علمی و بسیاری فعالیتهای دیگر با توسعه هوش مصنوعی و بهرهگیری از دادهکاوی در شناسایی مخاطبان و توزیع محتوا، همگی نویدبخش آیندهای روشنتر برای رشد ساحت علمی و فناورانه هستند.
– ارتباط رسانه با سازمان و شرکت و …
دنیای امروز، در تســخیر فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی اســت و این فناوریها آنچنان بشریت را از فاصلههای دور بــه هم نزدیک کرده، گویی همه در کنار هم نشســته، با هم زندگی میکنند و چهره به چهــره، در حــال گفتوگــو، آنهم روی یک فرش و زیر یک ســقف در یک فضای مجازی هســتند. بدون هیچ تردیدی، بشــر برای زیستن در دنیای امروز، به اطلاعاتی که او را در زندگی روزمرهاش یاری و مدد میرسانند، نیازمند است. در این راستا، سازمانها نیز برای تبیین و تشریح سیاستها، برنامهها و اقدامهای خود به مردم و افکار عمومی و همراه کردن آنان با برنامهها و سیاستهایشان، نیازمند بهرهگیری از رسانههای جمعی در این سپهر اطلاعاتی هستند.
در بررسی مسیر رشد بدون توقف فناوری و ظهور رسانههای متعدد از دنیای قبلی و کنونی و همچنان بعدی و همینطور عصرهای مختلف تکنولوژی دانستیم که رسانه و ففناوریهای مرتبط با آن و بالخصوص ضای مجازی و دیجیتال؛ بخش جداییناپذیر از زندگی انسان است چرا که رسانهها و فناوری و ضای مجازی در زندگی روزمره ما نفوذ کامل دارند زندگی معاصر بدون آن غیرقابل تصور است.
رسانهها و ناوری های مرتبط با آن در همهجا هستند زندگی شخصی بسیاری از مردم وابسته به آن است شیوههای زندگی اجتماعی بهوسیله رسانهها و فضای مجازی تقویت و تضعیف میشود. فناوری و رسانهها زندگی شخصی و فعالیتهای عمومی را به یکدیگر پیوند میزنند و تأثیرات فرهنگی ارائه میدهند. داستانها و تصاویر موجود در رسانهها و فضای مجازی ، ابزارهای مهم برای ساختن هویت هستند و در حال حاضر، فرهنگ جهانی رسانهها و فضای مجازی تبدیل به نیروی آموزشی شده است که توانایی پیشی گرفتن از دستاوردهای آموزشی صنعتی را دارد.
اگرچه کارکردهای مثبت فناوری و رسانه بر کسی پوشیده نیست اما دغدغهی آسیبرسانی رسانهها و فضای مجازی و آسیبپذیری مخاطبان و یافتن راهی برای کاهش اثرات مخرب آن بهویژه برای مخاطبان جوان و نوجوان که بیشترین مصرفکنندگان این فناوری ها و رسانهها هستند، همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است.
آنچه مسلم است مدیریت صحیح استفاده از این ابزار و امکانات در زندگی نیاز به فعالیت جدی در دو حوزه فرهنگسازی و آگاهی بخشی یا همان آموزشوپرورش دارد تا از آسیبها و خطرات آن مصون بمانیم. و این یعنی باید به راهکارهای مناسب برای مدیریت فناوری و رسانه و همچنین فضای مجازی و دیجیتال در زندگی بپردازیم.
اگرچه به نظر میرسد اقدامات زیادی در راستای آگاهی بخشی و سواد رسانه و فضای مجازی در بخش حاکمیتی صورت گرفته اما خلأ موجود در این فضا پیش از آگاهیرسانی و مقدم بر آن در حوزهی فرهنگسازی است و تحقق این امر بیش از هر نهادی در بستر خانه و خانواده ممکن است. چرا که ساختار هر فرهنگی ابتدا در دل خانواده ایجاد میشود و خانواده آگاه و سالم بعنوان پایه واصل یک جامعه سالم است فلذا برای تحقق این امر باید به سمت ایجاد فرهنگ استفاده صحیح از رسانه و فضای مجازی با شتاب و دقت بیشتری گام برداشت. بدیهی است وقتی فرهنگ استفاده درست از رسانه و فضای مجازی در خانواده نهادینه شود و نسل کودک و نوجوان با این فرهنگ رشد پیدا کند نیازی به هزینههای گزاف جهت توجیه و آگاهسازی نسلهای حاضر و آینده نخواهد بود. پس پرداختن به ایجاد فرهنگ سالم در سایهی آموزشوپرورش جهت استفاده از هر نوع ابزاری از جمله رسانه و فضای مجازی سالم مقدم بر هر امر دیگری است.
برای تبیین بیشتر این موضوع که رسانه و فضای مجازی باعث ایجاد تغییر در نوع زیست ما میشود و ما باید دانش نحوه مدیریت زیست با آن را بصورت کاربردی بیاموزیم با یک سؤال به تشریح این امر میپردازیم.
– آیا موضوعی مانند ازدواج تأثیری در نوع زیستن ما دارد؟
وقتی بررسی میکنیم ؛ میبینیم یک شخص مجرد در شرایط مجردی خودش مسئولیتپذیری کمتری دارد فلذا وقتی وارد زندگی متأهلی میشود اگر تجربه و یا آموزش مسئولیتپذیری نداشته باشد در همان ابتدای زندگی متأهلی دچار بحران و چهبسا اختلافات و مشکلات میشود.
سادهترین راهکار برای رفع این مشکل سپردن مسئولیت در دوران مجردی و کسب مهارت و تجربه لازم برای زندگی تأهلی میباشد. بعنوان مثال باید مادر خانواده مسئولیتهای مادری خانواده را به دختر و پدر خانواده مسئولیتهای پدری خانواده را به پسر به صورت دورهای واگذار کند. طبیعی است که در این فرآیند مراقبت و کنترل والدین در ابتدا بصورت کامل انجام میشود اما بهتدریج این مراقبت کاهش پیدا کرده و مسئولیت بصورت کاملتری واگذار میگردد تا در این بستر فرزند آموزش لازم را دیده و پرورش یابد.
– اکنون میپرسیم آیا همه موضوعات میتواند در نوع زیست ما تأثیرگذار باشد؟
با چند مثال ساده به پاسخ این سؤال میپردازیم.
در گذشته سبک زندگی ما با توجه به نوع امکانات و شرایط زندگی متفاوت بود مثلاً بسیاری از منازل و خانهها بصورت افقی یا با استفاده از مصالح اولیه مثل کاهگل ساخته میشد اما امروزه خانهها با استفاده از مصالح بتنی و یا بصورت عمودی ساخته میشود پس تغییر نوع خانهها پنجرهها و یا امکانات در زندگی ما تأثیر گذاشته و سبک زندگی ما را تغییر داده است.
یا در گذشته حملونقل با استفاده از حیوانات انجام میشد اما اکنون وسایل پیشرفته حملونقل به وجود آمده و محل نگهداری متناسب با آن در نظر گرفته میشود و این یعنی امکانات جدید در نوع زیست ما تأثیر گذاشته و نوع مسکن ما و در واقع نوع زیست ما را تغییر داده است.
فناوری اطلاعات و ارتباطات بالخصوص در رسانه و فضای مجازی ؛ بعنوان یک پدیده در زندگی ما تغییرات شگرفی ایجاد کرده و بالطبع رسانه و فضای مجازی که نیز بخشی از فناوری اطلاعات و ارتباطات میباشد در زندگی ما بیشک تأثیرگذار خواهد بود.
– اما سؤال اینست که چگونه تأثیر رسانه و فضای مجازی را در زندگی خود مدیریت کنیم؟
همانطور که قبلاً گفتیم زیست متأهلی با زیست مجردی متفاوت است و با توجه به پیشرفت تکنولوژی و سرعت رشد فناوری زیست متأهلی عصر حاضر نیز با زیست متأهلی عصرهای گذشته متفاوت است چرا که نمیتوان عوامل تأثیرگذاری مثل رسانه و فضای مجازی را در زندگی نادیده گرفت. پس سادهترین راهکار برای مدیریت زیست رسانه و فضای مجازی؛ آن است که رسانه و فضای مجازی را نیز در زندگی بعنوان یک عامل تأثیرگذار ببینیم و ابعاد مختلف آن را در نظر بگیریم و نحوه کاربرد و زیست با این ابزار را در زندگی با آموزش و کسب مهارت لازم به فرزندان خود بیاموزیم تا بدین ترتیب مدیریت زیست رسانه و فضای مجازی بعنوان بخشی از مدیریت زیست محقق شود.
منابع:
- کتاب مدیریت زیست رسانه، حسن دولتآبادی (امیررها) و دیگران، انتشارات طاهری، سال 1402
- کتاب قاره ششم-سرزمین دیجیتال ، حسن دولتآبادی (امیررها)، انتشارات نوروزی، سال 1401
- کتاب اعتبار دیجیتالی و انرژی صفر و یک، حسن دولتآبادی (امیررها)، انتشارات طاهری، سال 1400
- کتاب مدیریت هوشمندانه همه چیز ، حسن دولتآبادی (امیررها)، انتشارات چشمه گلستان، سال 1403
- کتاب اقتصاد واسطه گری و اقتصاد خلاقیتی، حسن دولتآبادی (امیررها)، انتشارات آیات طاهری، سال 1400
[1] – Technology
[2] – Application software
[3] – Online
[4] – Social media